چکیده:
تاریخ اندیشه سیاسی در تمدن اسلامی، بیانگر تغییر و تحول در میزان اقتدارگرایی حکومت هاست. و از آن جایی که اسلام به اقتدارگرایی امت ها و جوامع اسلامی اهمیت فراوان داده است؛ لذا اتخاذ موضع معرفت شناختی نسبت به مبانی آن در قرآن، ضروری و اساسی است. تا بتوان از ورای تنوعات ملموس در جریان های مختلف سیاسی، به بنیاد روش شناختی مکنون در اندیشه های سیاسی اسلامی دست یافته و بر برخی مشکلات ناشی از سیطره ی دیدگاههای مستبدانه و خودکامه فائق آید. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیل مطالب، به بررسی و بیان مبانی اقتدار گرایی در اسلام پرداخته، سپس با در نظر گرفتن این مهمّ که بیداری اسلامی در ایران، به این کشور اقتدار ویژه ای در سطح منطقه ای و جهانی بخشیده است، به واکاوی و بازشناسی دیدگاه امام خمینی(ره) به عنوان بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران درباره اقتدارگرایی امت ها از طریق بیداری اسلامی خواهیم پرداخت.
The history of political thought in Islamic civilization represents the transformation of the level of authoritarianism of the state. And since Islam has given great importance to the authoritarianism of the Islamic nations and societies, the adoption of an epistemological position in relation to its foundations in the Quran is essential and fundamental. In order to be able to overcome the tangible variations in various political movements to the methodological foundation of Islamic political thought and overcome some problems arising from the dominance of authoritarian and authoritarian views. This research seeks to investigate and express the principles of authoritarianism in Islam using the library method and analysis of the material. Then, considering that the Islamic awakening in Iran has given this country a special authority on the regional and global levels, it is to examine and recognize the viewpoint of Imam Khomeini (RA) as the founder of the Islamic Republic of Iran about the authoritarianism of the Gentiles. We will go through the Islamic Awakening.
خلاصه ماشینی:
اقتدار را از دیدگاه اندیشمندان مسلمان میتوان این چنین تعریف کرد: مراد از اقتدار، تمکین و فضل و نفوذ و قدرتی است که در تمام گیتی برای امام (ع ) حاصل می شود و جمله بنی آدم زیر پرچم پرافتخار توحید و آیین اسلام میروند و آن منجی بشر همه انسان ها را به فطرت اولیه باز می گرداند و دین رسمی عالم ، دین اسلام و آیین محمد(ص ) میگشود (نعمانی، ١٤١٨ه .
بنابراین ایشان نیز برای مشروعیت حکومت ها و تقویت اقتدارشان ، به مبنای الهی تاکید میکنند و از طریق ارتباط طولی و به سفارش قرآن کریم و روایات معصومین (ع )، مشروعیت حکومت های اسلامی از جمله ایران را به اذن خداوند دانسته تا از این طریق حکومت عدل الهی در عالم برقرار شود.
«فهزموهم بإذن الله و قتل داود جالوت و اتاه الله الملک والحکمۀ و علمه مما یشاء و لو لادفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الأرض ؛ پس به خواست خدا ایشان را شکست دادند و داود، جالوت را بکشت و خدا به او پادشاهی و حکمت داد و آنچه میخواست به او بیاموخت و اگر خدا بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نمیکرد، زمین تباه میشد (بقره / ٢٥١)؛ اما یادکرد سلطنت بسیار باشکوه ، مقتدر و منحصر به فرد حضرت سلیمان (ع ) ظاهرا بیشتر برای آن است که به این وسیله قدرت ، عظمت و شکوه خیره کننده خداوند در این زمینه نسبت به سلاطین دنیا روشن شود و مردم متأثر از شکوه و شوکت شاهان ، به بندگی و سرسپردگی آنان نپردازند (مرکز فرهنگ و معارف قرآن ، ١٣٨٦، ص ٤٦٠).