چکیده:
خلود در لذت، از شئونات خلود و جاودانگی نفس و مترتب بر قبول خلود در بهشت و پاداش های اخروی است. با تحلیل فلسفی خلود در لذت و استخراج مولفه های آن، از یک سو، و واکاوی اندیشه های فلسفی استاد مطهری در خصوص خلود، از سوی دیگر، این بحث را پی می گیریم. اهمیت این بحث از این جهت است که تصور می شود هنگامی که فرد در پاداش معنوی باقی می ماند در اثر تکرار لذت، خستگی عارض نفس او شده و حظ لذت زائل می شود. از آنجایی که این بحث کمتر محل توجه واقع شده، در این نوشتار می کوشیم نشان دهیم که لذت در بهشت همیشه باقی و پایدار است و هیچ گاه ملال و دل زدگی عارض نفس نمی شود. بدین منظور، از یک سو، به ریشه یابی مفاهیم خلود و لذت پرداخته و از دیگر سو، مبانی دیدگاه استاد مطهری در خصوص خلود را بررسی می کنیم در ضمن مباحث نیز اقسام لذت در این عالم و عالم آخرت و چگونگی خلود در آنها، مورد مداقه قرار می گیرد.
خلاصه ماشینی:
مطهري ، پس از آنکه از وجود ترس از نابودي ، وجود ميل به خلود و جـاودانگي در وجود انسساان را نتيجه مي گيرد اين نتيجه را به عنوان صغراي برهان ديگري قـرار داده و با ضميمه کردن آن به يک قضيه سالبه کليه ديگر، نتيجه مي گيرد کـه ميـل بـه خلـود و جاودانگي در انسان بيهوده نيست ، ولي در هر حال براي يقين به صدق نتيجـه بايـد بـه بررسي صصدق سلب کلي در کبري پرداخت و بنابراين ، کليت اين کبراي سـالبه در ايـن قياس نيازممند اثبات است .
البته نبباايد فراموش کرد که انضمام دو برهان قبلي به يکديگر بـراي اسـتنتاج نهـايي کافي نيست ت و صورت برهان مخفي ديگري نيز در اين بين ترسيم شـده و بـه صـورت برهان سوممي طرح مي شود که بايد به دو برهان قبلي ضميمه گردد تا به صورت واضـح و مشخص ص به اثبات خلود و جاودانگي منتهي شود؛زيرا براي آنکـه واقعيـت خلـود در جهان خاررجج به اثبات برسد نخست بايد اين مطلب به اثبات برسد که هر ميلي در انسان متعلقي درر عالم خارج دارد.
شهيد مطهري با تحليل مؤلفه هاي معنايي علم حضوري بر اساس مبناي اتحاد عقـل ، عاقل و مععقول پيش مي رود و علم حضـوري را ادراک همـراه بـا نيـل و وصـول تلقـي مي کند و اادراک حضوري هر مدرکي را عبـارت از حضـور آن مـدرک يـا صـورت آن مدرک در قوه مدرکه مربوط به آن دانسته و مي گويد: هرر يک از ادراکاتي که براي قوه مدرکه پيدا مي شود يک نوع خروج از قوه به فعل و از نقص ص به کمال است ، و اين خروج از قوه به فعل وقتي صـورت مـي گيـرد کـه شـرايط مخخصوصي ، که در هر ادراکي هست ، فراهم شده باشد و بسـتگي تـام و تمـامي بـه آن شررايط دارد، مثلاتا شي ءاي خارجي به محاذات قوه باصره قرار نگيرد ديـدن صـورت نمي گيرد و کيفيت اين ديدن هم بستگي دارد به کيفيت آن شي ء.