چکیده:
تفسیر القرآن الحکیم مشهور به المنار، از مهمترین تفاسیر قرآن در سدهٔ چهاردهم هجری است که در این عرصه، آرای جدید و در خور تحقیق، عرضه کرده است. مقالهٔ حاضر با نگاهی توصیفیتحلیلی رویکرد فقهی رشید رضا در این تفسیر را برمیرسد و بیان میدارد که «نفی تبعیّت بدون دلیل از اقوال پیشینیان»، «کاستن از گسترهٔ فقه» و «مصلحتمحوری فقیهانه»، مشخّصههایی بارز در رویکرد فقهی صاحب المنار است. مشخصههای مزبور نیز در نهایت، به تقویت فرآیند «عرفیسازی حوزهٔ امور دنیوی»، یعنی همهٔ قلمرو فقه به جز عبادات، میانجامد.
خلاصه ماشینی:
رشید رضا نداشتن استقلال در فهم را سبب اصلی کوتاهی و ضعف مفسران پیشین میشمرد و در میان عوامل پدیدآمدن این آسیب، بر دوری از سه آفت، تأکید میکند: مفتونشدن فراوان به روایات؛ پرداختن بیش از حد به اصطلاحات علوم (علومی نظیر کلام، اصول و فقه)؛ و تلاش مفسر برای تقویت مذهب خویش (همان: 4/280).
3. تفکیک مسائل دنیوی از عبادات و عقاید به عقیدۀ رشید رضا، مسائل حقوقیسیاسی به اختلاف زمان و مکان تغییر میکنند و به این دلیل، اسلام، فقط اهم اصول آن را بیان کرده و به حاجت عصر نزول قرآن، در باب فروع آن نیز پاسخ گفته است (1393: 7/141).
از سخن رشید رضا میتوان استنباط کرد که به باور وی، فروع مسائل حقوقیسیاسی دورههای پس از پیامبر 9، در اسلام بیان نشده است؛ چون این امور، متغیر و متحول هستند و اصول «شورا»، «اجتهاد» و «اطاعت از اولی االامر» برای پاسخگویی به آنها کافی است (همان).
یعنی آن کس که معتقد است فقه باید تمام امور دینی و دنیوی مردم را تنظیم کند، گاه از برخی آیات غیرمرتبط با فقه، احکامی فقهی برداشت میکند؛ مثلا از تعبیر قرآنی (ما علی المحسنین من سبیل) (توبه: 91) قاعدۀ احسان را استخراج میکند و میگوید اگر قیم یا ولی صغیر، اقدام به انتقال اموال صغیر از طریق کشتی کرد و کشتی به طور اتفاقی غرق شد، مسئولیتی بر عهدۀ قیم یا ولی نیست (نک.
اما در منظومۀ فکری صاحب المنار که معتقد است بیشتر امور دنیوی به عرف مردم و اجتهاد آنها واگذار شده (رشید رضا، 1393: 11/267)، انتظار میرود که این سنخ روشها برای برداشت حکم فقهی، جایگاهی نداشته باشد.