چکیده:
یکی از مهمترین وظایف مدیریت، برنامهریزی است که در منابع و آموزههای اسلامی نیز بر آن تاکید شده است. دستیابی به اهداف سازمانی در برنامهریزی از راههای متعددی امکانپذیر است. در دیدگاه مادی و غیرالهی، تنها راه رسیدن به اهداف مهم است، اما اینکه از چه راهی و با رعایت چه اصول و قواعدی، چندان اهمیتی ندارد؛ چنانکه پیروان ماکیاول معتقدند: برای رسیدن به اهداف، میتوان تمام ابزارها و وسایل را توجیه کرد! اما در دیدگاه اسلامی، بهویژه قرآن کریم، برای دستیابی به اهداف، اصول و قواعد متعددی را باید رعایت کرد که چهبسا رعایت این اصول و قواعد مهمتر از دستیابی به اهداف باشد.
با توجه به تبیین نشدن این اصول و قواعد، پژوهش حاضر با روش «توصیفی- تحلیلی»، با بررسی و مطالعه دقیق قرآن کریم، به تبیین اصول حاکم بر مسیر دستیابی به اهداف در برنامهریزی از منظر قرآن کریم پرداخته و اصولی همچون «مشروعیت ابزار و وسیله»، «تلاش و کوشش»، «اجتناب از عجله و شتابزدگی»، «امدادهای غیبی»، «توکل»، «توسل»، «امید» و «صبر و استقامت» را به عنوان اصول حاکم بر مسیر و راه دستیابی به اهداف در برنامهریزی تبیین نموده است.
خلاصه ماشینی:
"بدینروی، برای دستیابی به اهداف و برنامهها، بهویژه، برنامههای مهم و زیربنایی که نیازمند وجود مقدمات و زمینهسازی متناسب است، باید با صبر و حوصله، مقدمات و زمینههای لازم را فراهم کرد و پس از آن به حرکت در مسیر دستیابی به اهداف و برنامهها اقدام کرد؛ زیرا عجول بودن انسان برای کسب منافع بیشتر و شتابزدگی او در رسیدن به اهداف، سبب میشود که تمام جوانب مسائل را بررسی نکند و چهبسا که با این عجله نتواند خیر واقعی را تشخیص دهد، بلکه هوا و هوسهای سرکش چهرۀ حقیقت را در نظرش دگرگون سازد و بر اثر سوء تشخیص، برای رسیدن به آب، به سراب برسد.
امید داشتن به دستیابی به هدف، موجب میشود که شخص در برابر سختیها واکنش مثبتی از خود نشان دهد و امیدوار شود تا با تحمل آن به مقصد خویش دست یابد و این بدانمعنا نیست که شخص قطع به رسیدن به هدف داشته باشد، بلکه تنها امیدوار است که به آن اهداف دست یابد و همین انگیزهای میشود تا سختی جانکاه در مسیر رسیدن به هدف را تحمل کند؛ زیرا اگر انسان امیدی به دستیابی به مقصود و مطلوب خود نداشته باشد هرگز به تلاشی دست نخواهد زد و کوششی برای رفع و برداشتن مشکلات از خود بروز نمیدهد."