چکیده:
آلبویه پس از ورود به بغداد (334ق/945م)، بهرغم تضاد مذهبی با خلیفه و با وجود تسلط و قدرت بر دستگاه خلافت، به عللی مقام خلافت عبّاسیان را ابقا نمودند. بنابراین، پژوهش پیشروی درصدد است تا با روش توصیفی ـ تحلیلی و ارائة اسناد تاریخی، علل ابقای عبّاسیان از سوی آلبویه را در ذیل سیاست و قدرتطلبی آنان و شرایط مذهبی و موقعیت آنها نسبت به خلافت و رقبایی که درصدد تصرف مرکز خلافت بودند، بررسی کند. بویهیان، که میل به حکومت داشتند، برای جلوگیری از شورش همگانی، با توجه به اعتقاد اکثریت مسلمانان نسبت به اصل خلافت عبّاسی و با استفاده از تسامح و مدارای دینی، درصدد حفظ خلافت عبّاسی برآمدند تا بدینوسیله، بتوانند با تسلط بر نظام سیاسی، به تدریج، مذهب خود را ترویج کنند و در زیر چتر خلافت رقبای خویش را دفع کرده، با استفاده از خلفای بیقدرت و نام آنها، حکومت را به کام خویش گیرند.
خلاصه ماشینی:
اما آلبویه بهرغم تضاد صدرصدی مذهبی و تناقضات دیگر و نیز اعتقاد نداشتن به خلفای عباسی و با وجود قدرت، بنیعباس را در خلافت خود ابقا ساختند، هرچند قدرت آنان را محدود و بسیار ضعیف کردند.
سیاست معزالدوله و دیگر امرای قدرتمند آلبویه نسبت به خلافت عباسی این بود که با حفظ قدرت خلیفه ولو محمدباقر طالش عزیزی، «نگاهی به سیاست مذهبی آلبویه»، ص 32ـ37.
4 از سوی دیگر، عضدالدوله دیلمی، که از شیراز به بغداد آمد و بر عزالدوله پسر عموی خویش فائق گردید و سیطرة قدرتش بر خلیفه بیشتر و مناطق تحت قلمروش افزون از معزالدوله ـ مؤسس بویهیان بغداد ـ بود، خاندان عباسی را از خلافت عزل نکرد، 5 بلکه آشکارا اهل تسامح مذهبی بود و حتی وزیری مسیحی به نام نصربن هارون داشت که اجازه یافت کلیساها و دیرها را مرمت کند و صدقاتی برای نصرانیان قرار دهد.
شهر بغداد، مرکز خلافت عباسی به واسطة وجود احزاب و فرقههای مختلف سیاسی و مذهبی و سکونت پیروان ادیان مختلف و وجود مکاتب کلامی و فلسفی در آن و نیز دربر داشتن فیلسوفان، متکلمان، دانشمندان و صاحبنظران بزرگ، از سایر شهرها و مناطق ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج14، ص75و227؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج8، ص 619، 628،637؛ ابنکثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ج11، ص221، 232، 273.
محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج 9، ص 17-18؛ علیبن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج2، ص467؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج 6، ص452.