چکیده:
از آغاز سدهی بیستم میلادیشاهد تغییراتی در ساختار اجتماعی ایران هستیم. این تغییرات بهتدریج باعث ایجاد طبقه جدیدی به نام طبقه متوسط شدکه در تحولات اقتصادی ایران به ایفای نقش پرداخته و از جایگاه مناسبی برخوردار گشتند. طبقه متوسط و در راس آن تجار بهعنوان یک طبقه موثر و محرک توسعه در جوامع مختلف، در ایران نیز جایگاه ویژهای در پیشرفت اقتصادی کشور و ورود صنایع جدید داشت. این پژوهش درصدد بررسی جایگاه و نقش این طبقه در استقرار صنایع نوین و برپایی کارخانههای مختلف است. با توجه به ماهیت پژوهش روش تحقیق در مقاله حاضر، روش تاریخی مبتنی بر رویکرد توصیفی _تحلیلی می¬باشد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که مفهوم طبقه متوسط در ایران از دوره قاجارو تحت تاثیر، ارتباطگسترده با غرب و پیروزی جنبش مشروطه شکلگرفته و همچون سایر جوامع ریشه در شهرنشینی دارد و شامل تجار،روحانیون، روشنفکران،صنعتگران،پیشهوران و زمینداران بزرگ میشد. ازنظر اندیشه نیز خواهان ترقی و اصلاحات در کشور و پیشگام در واردکردن و استقرار صنایع نوین و برپایی کارخانجات برای تولید کالای وطنی بیشتر در نقاط مختلف کشور بودند. ازجمله این صنایع: صنعت برق، چاپ، ریسندگی و کالسکه سازی بود.
Since the beginning of the twentieth century, we have seen changes in the social
structure of Iran. These changes gradually created a new class called the middle
class, which played a role in the economic developments in Iran and they were in a
good position. The middle class and at the top of it, merchants as an effective class
and stimulus of development in different societies, also had a special place in Iran's
economic progress and the arrival of new industries. This research seeks to examine
the position and role of this class in the establishment of modern industries and the
establishment of various factories. Given the nature of the research method, in this
paper, the historical method is based on descriptive-analytic approach. The findings
of the research show that the concept of middle class in Iran was formed from the
Qajar period and was influenced by extensive communication with the West and the
victory of the constitutional movement, and like other societies rooted in
urbanization and including merchants, clerics, intellectuals, craftsmen and
landowners. In terms of thought, they also called for improvement and reform in the
country and pioneered the introduction and deployment of new industries and the
establishment of factories for the production of home-made commodities in different
parts of the country. Among these industries were the power industry, printing,
textile and carriage.
خلاصه ماشینی:
"اگر ازنظر زمانی و بهصورت مصداقی بخواهیم این تقسیمبندی را تشریح کنیم، طبقه متوسط سنتی از دوره قاجار و آشنا شدن با تحولات جدید غرب در عرصههای مختلف و گسترش تجارت و بخصوص پس از جنبش مشروطه که ساختار اجتماعی موجود دچار تغییر شد، قدرت شاه به چالشی مهم برخورد کرد و بهتدریج روند زندگی اجتماعی از حالت گذشته خود خارج شد و یک طبقه اجتماعی جدید شکل گرفت که نه از طبقه حاکم بر مردم بود و نه جزء توده عظیم طبقه محکوم بود.
در پاسخ پرسش دوم نیز اینطور میتوان گفت که چون تجار و بازرگانان بهخاطر تجارت از نزدیک با پیشرفت و ترقی غرب بخصوص در زمینه صنعت و تولید کالا آشنا میشدند، هم به خاطر انگیزه شخصی یعنی تولید کالای بیشتر و در نتیجه سود بیشتر و گاهی هم بهخاطر حس وطنپرستی و جبران عقب ماندگی نسبت به کشورهای غربی، اقدام به وارد کردن صنایع جدید تولیدی و ایجاد کارخانههای مختلف در سطح کشور نمودند؛اما همه این تلاشها بنابه دلایلی چند ازجمله: عدم حمایت همهجانبه از سوی حکومت مرکزی،فقدان نیروی متخصص کافی، گرانی سوخت و عدم وجود وسایل حمل ونقل ماشینی مناسب و پراکندگی جمعیت که از رشد بازار ملی جلوگیری میکرد، چندان قرین موفقیت نشده و نتیجه مطلوب بهدست نیامد."