چکیده:
مطابق نگرش بینامتنی، همواره بین متون مختلف موجود در ژانرهای ادبی یک فرهنگ، پیوندی آشکار یا پنهان وجود دارد؛ اما طریقه مولفان در نمایش این تاثر، همواره یکسان نیست و غالبا نویسنده یا شاعر متاخر خود را در پهنه رقابتی میبیند که نیاز به تحدی و تلاش برای ابداع است. در سنت تاریخ نگاری ادب کلاسیک از تاریخ بیهقی گرفته تا نگارش درّه نادره، این تاثیر و تاثر کاملا مشهود است. رابطه تاریخ جهانگشای جوینی- که باید آن را اوج تاریخ نویسی فنی فارسی دانست؛ زیرا جامع سبک بیهقی و نصرالله منشی است- با تاریخ وصاف الحضره شیرازی از آنگونه است. بررسی و مقایسه این دو متن تاریخی- ادبی مبین توجه همگون نویسندگان متون آن دوران به جریانهای ادبی روزگار است و پیوند همزمانی و درزمانی متون ادبی را واگویی میکند. این جستار به شیوهای توصیفی- تحلیلی مبتنی بر شگرد تحلیل بینامتنی مورد نظر«هرولد بلوم»؛یعنی اضطراب تاثیر(Anxiety of influence)، ضرورت واکاوی و مقایسه متونی از اینگونه را برای شناسایی جریانهای غالب روزگار ضروری میداند و معتقد است، نگارش متون تاریخی دوران ایلخانان، متاثر از جریان رقابتی و سیر تصنعی نثرنویسی آن دوره، تلاش برای رهایی از اضطراب ناشی از برجستگی نویسنده همعصر یا ماقبل خویش است؛ چنانکه نویسنده تاریخ وصاف با وجود اقرار به استادی جوینی، با هراس از سیطره نثر جهانگشا میکوشد،با خلاقیت در بهرهگیری از صنایع ادبی،خود را مبدع و صاحب سبک نشان دهد.
خلاصه ماشینی:
این جستار به شیوه ای توصیفی - تحلیلی مبتنی بر شگرد تحلیل بینامتنی مورد نظر«هرولد بلوم »؛یعنی اضطراب تأثیر(Anxiety of influence)، ضرورت واکاوی و مقایسة متونی از اینگونـه را برای شناسایی جریانهای غالب روزگار ضروری میدانـد و معتقـد اسـت ، نگـارش متـون تاریخی دوران ایلخانان ، متأثر از جریان رقابتی و سیر تصنعی نثرنویسی آن دوره ، تـلاش برای رهایی از اضطراب ناشی از برجستگی نویسندة همعصـر یـا ماقبـل خـویش اسـت ؛ چنانکه نویسندة تاریخ وصاف با وجود اقرار به استادی جوینی ، با هـراس از سـیطرة نثـر جهانگشا میکوشد،با خلاقیت در بهره گیری از صنایع ادبی ،خود را مبدع و صاحب سـبک نشان دهد.
»(مقدمة درة نادره ، تصحیح شـهیدی : یا- یب ) و اگرچه میتوان به این عوامل ، نکاتی دیگر نیز افزود؛ مانند اعتقاد به اینکه فنی نویسـی و به تبع آن تکلف ادبی ، شاید حرکتی انتقادی و اعتراضی علیه بی ذوقـی سـلاطین مغـول بـه شعر و شاعری و ناتوانی آنان از درک وفهم اشعار باشد، با وجود طرح این عوامل و تلاشی که در مقاله ای باعنوان «تازگیهای تصویرهای تشبیهی درتاریخ وصـاف »(١٣٨٩)چـاپ شـده در مجلة «دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان »صـورت گرفتـه اسـت ؛ ایـن جسـتار اولین کوششی است که از منظر نقد ادبی جدیـد، مبتنـی بـر چـارچوب نظـری بینامتنیـت میکوشد با توجه به مختصات ادبی ، به نشانه هـای آشـکار و نهـان رقابـت ادیپـی نثرنویسـان فارسی اشاره کند؛رقابتی که به قول هرولد بلوم باید از آن با عنوان «اضطراب تأثیر» یاد کرد.