چکیده:
هدف این پژوهش، شناسایی و اولویتبندی موانع مشارکت زنان معلول جسمی و حرکتی در برنامههای اوقاتفراغت ورزشی در استان قم بود. این مطالعه ازنوع پژوهشهای کاربردی بود که بهصورت پیمایشی انجام شد. زنان معلول جسمی و حرکتی مراجعهکنندة به مراکز بهزیستی و مددکاری (200 نفر) نمونة آماری این پژوهش را تشکیل دادند که بهصورت دردسترس انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری، پرسشنامة تعدیلشدة محمدپور رنجبر و همکاران (1393) در مقیاس لیکرت بود که روایی محتوایی و صوری آن با نظرخواهی از 10 نفر از متخصصان حوزة مدیریت ورزش و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تایید شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون فریدمن برای رتبهبندی موانع و گویههای مربوط به آن) تجزیهوتحلیل شد. یافتهها نشان داد که موانع مشارکت زنان معلول جسمی و حرکتی، بهترتیب اولویت عبارتاند از: موانع اقتصادی، رسانهای، ساختاری، فرهنگی و اجتماعی، شبکههای اجتماعی و موانع فردی. بهنظر میرسد که توجه به محدودیتهای مالی برای رفع این موانع و همچنین، اطلاعرسانی ازطریق رسانهها بتواند تاحدودزیادی موانع اصلی افزایش مشارکت ورزشی بانوان معلول جسمی و حرکتی را برطرف کند.
خلاصه ماشینی:
Devine Gaskinو Andersen & Morris Misener & Darcy Coates & Wickerman امروزه، تفکر گذشته مبنیبراینکه افراد معلول جایی در صحنههای ورزشی ندارند و فقط میتوانند تماشاچی صحنههای ورزشی باشند، جایگاهی ندارد و با پیشرفتهای چشمگیری که در ورزش معلولان ایجاد شده است، ورزش روزبهروز در زندگی اینگونه افراد نقش خود را بیشتر باز میکند؛ بهطوریکه، بهعنوان جزء جداییناپذیر زندگی افراد معلول شده است و بخش عمدهای از فعالیتهای مراکز معلولان درسراسردنیا را بهخود اختصاص میدهد (پوررنجبر و همکاران، 1393، 557).
نگرشهای امروزی دربارة سلامتی بر این موضوع تأکید میکنند که افراد معلول نهتنها ازطریق ورزش میتوانند سلامتی خوب و مناسبی را بهدست آوردند و آن را حفظ کنند، بلکه ورزش و فعالیت بدنی برای آنها ضروری و لازم است تا بتوانند بهطور کامل در تحصیلات، کار، خانواده و محیطهای اجتماعی مشارکت داشته باشند (ویلهیت و شانک، 2009 ، 117).
بههمیندلیل، در شناخت دلایل مشارکت و Jeong, Kim & Lee مشارکتنکردن افراد معلول باید موضوعهای اجتماعی و فرهنگی و نیز تجربة افراد معلول بررسی شوند (گاسکین و همکاران، 2010، 198)؛ بنابراین، در این پژوهش از دید افراد معلول به مسائل و موانع مشارکت ورزشی آنها پرداخته شده است.
بهعلاوه، مطالعة افراد دارای معلولیتهای جسمانی نشان داد که Sklenarikova, Kudlacek & Baloun Jaarsma, Dekker, Koopmans, Dijkstra & Geertzen Yazicioglu, Yavuz, Goktepe & Tan مشکلاتی در سطح انرژی، حملونقل، دسترسی به اطلاعات، کیفیت نظارت و سرپرستی و سازگاری تأسیسات ورزشی، از مهمترین موانع بودند.
هرکدام Jeffress Perrier Cheung Wicker & Breuer از این عوامل بازدارنده میتوانند عادتهای ورزشی یک فرد عادی یا معلول را ازبین ببرند.
براساس نتایج پژوهش، مانع اجتماعی و فرهنگی در رتبة چهارم موانع مشارکت بانوان معلول جسمی و حرکتی در فعالیتهای ورزشی بود.