چکیده:
و خواهند آورد.این موضوع از سال 2004 در مقاطع تحصیلات تکمیلی(کارشناسی ارشد و دکتری)به عنوان یک سرفصل مستقل در دانشگاههای کشورهای پیشرو، تدریس میشود. در اهمیت حاکمیت شرکتی برای موفقیت شرکتها و رفاه اجتماعی شکی نیست.این موضوع با توجه به رخدادهای اخیر اهمیت بیشتری یافته است.فروپاشی شرکتهای بزرگ از قبیل انرون،ورلدکام، آدلفی،سیسکو،لیوسنت،گلوبال کراسینگ،سانبیم،تایکو،زیراکس و...که موجب زیان بسیاری از سرمایهگذاران و ذی نفعان شد و ناشی از سیستمهای ضعیف حاکمیت شرکتی بود،موجب تاکید بیش از پیش بر ضرورت ارتقاء و اصلاح حاکمیت شرکتی در سطح بینالمللی شده است. به دنبال فروپاشی انرون و موارد مشابه دیگر، کشورهای سراسر دنیا سریعا،واکنش بازدارانه نشان دادند.در آمریکا به عنوان یک واکنش سریع به این فروپاشی،لایحه سربنیز آکسلی در جولای 2002 تصویب گردید که از آغاز 2004 لازمالاجرا شد و در بریتانیا در پاسخ به شکستهای حاکمیت شرکتی،در ژانویهی 2003 گزارشهای هیگس و اسمیت انتشار یافتند که در آنها به ساختارهای حاکمیت شرکتی پرداخته شده است. حسابدار از این پس میکوشد تا حاکمیت شرکتی را در ایران معرفی کند. مسئولیت این ستون به عهدهی دکتر یحیی حساسیگانه،عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی خواهد بود.این اولین مقاله از سلسله مقالههای حاکمیت شرکتی خواهد بود.تقویت سیستمهای حاکمیت شرکتی خود ادامه میدهند و به سهامداران و بهویژه به روابط 2L(به تصویر صفحه مراجعه شود) آنها،پاسخگویی،بهبود عملکرد هیات مدیره،حسابرسان و سیستمهای حسابداری و کنترل داخلی،توجه میکنند. این سیستمها عمدتا به روشهایی توجه 3Lدارند که شرکتها با آنها اداره و کنترل میشوند. افزون براین، سرمایهگذاران جزء، سرمایهگذاران نهادی، حسابداران و حسابرسان و سایر بازیگران صحنهی بازار پول و سرمایه از فلسفهی وجودی و ضرورت اصلاح و بهبود دائمی حاکمیت شرکتی آگاه شدهاند. به واسطهی اقبال روزافزون به مسائل حاکمیت شرکتی در جامعهی متخصصان،پژوهشهای دانشگاهی نیز در این زمینه رونق گرفته است.این پژوهشها یافتهها و معیارهای نوین را در این مورد پدید آوردهاند
خلاصه ماشینی:
"اینک آنها در جایگاه اصلی نظارت بر مدیریت شرکتها قرار دارند و به همسویی منافع مدیریت با منافع سهامداران کمک میکنند در حقیقت،امروزه سرمایهگذاران نهادی بیش از گذشته در تمام عرصههای تصمیمگیری شرکتها درگیر میشوند و توصیهها و سیاستهای آییننامهها و مقررات حاکمیت شرکتی نیز آنان را تشویق میکند تا نقش فعالتری را به عهده گیرند.
گزارش همپل چنین میگوید: "اغلب گفته میشود که هیاتهای امنا،مدیران صندوقهای وجوه بازنشستگی را زیر فشارهای مفرط و ناروا برای بیشینهسازی بازدههای سرمایهگذاری کوتاهمدت،یا بیشینهسازی سود تقسیمی به قیمت هزینهکردن از محل سودهای انباشته له میکنند،و مدیر صندوق وجوه نیز به نوبهی خود از پیشنهادهای هیات امنا که بیدرنگ ضریب P/E را بالا نمیبرد ناخشنود است.
05،تاکید از نگارنده است) در نتیجهی توصیههای کدبری و دیگر آثار مربوط به سیاستهای حاکمیت شرکتی،از این پس مالکیت سهام را نمیتوان به عنوان یک فعالیت منفعل،و سهامداران نهادی را مانند قماربازانی نگریست که در یک کازینو سهام را میخرند و میفروشند و تنها به منافع مالی شرکتهای تحت تملک توجه دارد(کینز، 3691)در عوض اینک،سهامداران نهادی تشویق میشوند تا نقش فعالی در شرکتهای تحت مدیریت خود بازی کنند.
استاپلند هم چنین تصریح کرده است که افشای دستور العملهای رایدهی سرمایهگذاران نهادی نباید اجباری شود(آنسان که دولت بریتانیای کبیر در اواسط دههی 0991 تصمیم گرفته بود)،زیرا وی معتقد است که مدیران صندوقهای وجوه اساسا در برابر موکلان خود مسئولیت پاسخگویی دارند نه در برابر دیگر ذی نفعان شرکت سرمایهپذیر، یا دیگر گروههای ذینفع."