چکیده:
در دهه های اخیر، کاهش فقر و افزایش سطح رفاه خانوارها، به یکی از مباحث مهم توسعه اقتصادی کشور ها تبدیل شده است، به طوری که فقرزدایی و بهبود سطح رفاه افراد در جامعه، شرط لازم برای رشد اقتصادی محسوب می شود. البته، برنامه های مبارزه با فقر همان اندازه که به کارآیی سیاستگذاری و نحوه اجرای آن نیاز دارد، به شناخت ابعاد مختلف پدیده فقر و دلایل و پیامدهای آن نیز نیاز دارد. بنابراین، بررسی و آگاهی از وضعیت فقر در هر جامعه ای، اولین گام در مسیر برنامه ریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت است. در این راستا، با استفاده از داده های هزینه و درآمد خانوار های شهری که توسط مرکز آمار ایران همه ساله منتشر می شود، ابتدا خط فقر را طی سال های ۱۳۹۴-۱۳۶۸ که پنج برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به اجرا درآمده است، با استفاده از هشت گروه کالایی، به روش سیستم مخارج خطی (LES) و با استفاده از نظریه حداقل عادات نسبی (HLES) محاسبه شده، سپس با استفاده از شاخص های سنجش فقر، شدت فقر در مناطق شهری، مورد مطالعه قرار می گیرد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که طی سال های مورد مطالعه، گرچه خط فقر در خانوارهای شهری ایران طی پنج برنامه توسعه اقتصادی- اجتماعی کشور دارای روند صعودی بوده است، لیکن شدت و گستردگی فقر در شهرها روند نزولی داشته است. بر اساس نتایج به دست آمده در این تحقیق، حداقل معاش در سال ۱۳۶۸ – سال اول برنامه اول- ۸۰۲۹۶۳۸۷ ریال (به قیمت واقعی سال ۱۳۹۰) بوده است که در سال ۱۳۹۴- آخرین سال برنامه پنجم- به ۹۶۷۷۵۷۴ رسیده، یعنی طی ۵ برنامه توسعه اقتصادی، دارای رشد متوسط ۷/۰ در صد بوده، لیکن شدت و گستردگی فقر طی ۵ برنامه توسعه اقتصادی، دارای روند نزولی، و در سال ۱۳۹۴ شاخص های میانگین نسبت سرشمار، شکاف فقر و FGT به ترتیب، ۰۸/ ۳۱، ۹/ ۱۰ و ۳/ ۴ بوده که کمترین مقدار طی سال های مورد مطالعه است و موید بهبود نسبی معیشتی خانوارهای شهری می باشد.
خلاصه ماشینی:
در اين راستا، با استفاده از داده هاي هزينه و درآمد خانوار هاي شهري که توسط مرکز آمار ايران همه ساله منتشر مي شود، ابتدا خط فقر را طي سال هاي ٤٨٣١- ٤٨٠٨ که پنج برنامه توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي کشور به اجرا درآمده است، با استفاده از هشت گروه کاليي، به روش سيستم مخارج خطي )LES( و با استفاده از نظريه حداقل عادات نسبي )HLES( محاسبه شده، سپس با استفاده از شاخص هاي سنجش فقر، شدت فقر در مناطق شهري، مورد مطالعه قرار مي گيرد.
بر اساس نتايج به دست آمده در اين تحقيق، حداقل معاش در سال ٤٨٠٨ – سال اول برنامه اول- ٨١٢٣٠٨٨١ ريال )به قيمت واقعي سال ٤٨٣١( بوده است که در سال ٤٨٣١- آخرين سال برنامه پنجم- به ٣٠١١٣١١ رسيده، يعني طي ٣ برنامه توسعه اقتصادي، داراي رشد متوسط ١/١ در صد بوده، ليکن شدت و گستردگي فقر طي ٣ برنامه توسعه اقتصادي، داراي روند نزولي، و در سال ٤٨٣١ شاخص هاي ميانگين نسبت سرشمار، شکاف فقر و FGT به ترتيب، ٨٤/١٨، ٤١/٣ و ١/٨ بوده که کمترين مقدار طي سال هاي مورد مطالعه است و مؤيد بهبود نسبي معيشتي خانوارهاي شهري مي باشد.
تخمين مدل تحقيق و تفسير نتايج در اين بخش از تحقيق، ابتدا آزمون هاي عدم کاذب بودن رگرسيون انجام ، و سپس تابع انگل و مينيمم مخارج خطي به روش SUR تخمين زده مي شود و در نهايت، با محاسبه شاخص هاي فقر، وضعيت فقر خانوارهاي شهري در پنج برنامه هاي توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي کشور مورد بررسي قرار مي گيرد.