چکیده:
به رغم اینکه بخش عمده مواد قانون مدنی ایران به«مال» به رغم اینکه بخش عمده مواد قانون مدنی ایران به
مفهوم، ماهیت و احکام«مال» و همچنین عناصر آن صراحتا بیان نشده است. این وضع در قانون مدنی فرانسه که الها مبخش نویسندگان قانون مدنی ما بوده نیز وجود دارد؛ یعنی نخستین ماده راجع به مال با تقسیم بندی و بیان انواع آن آغاز شده است. اما دکترین حقوق غرب، به ویژه در قرون اخیر تحولات چش مگیری در این زمینه به خود دیده که درخور مطالعه است. در فقه اسلامی نیز در این خصوص اختلاف نظر شدیدی وجود دارد. در این مقاله تلاش شده مفهوم و عناصر «مال» و معیار تمیز آن و تحولاتی که در این خصوص صورت گرفته در دو نظام حقوق اسلام و غرب مطالعه شده و معیاری برای تمیز «مال» ارائه و عناصر آن بیان گردد و ثابت خواهیم کرد که مال یک مفهوم اعتباری و یک حقیقت عرفیه است نه شرعیه و معیار تمیز آن هم شخصی است.
Although the Iranian Civil Code has allocated a considerable part to the “property” and its related issues, the nature, concept, and criterion for knowing it has not been expressed yet. A parallel condition exists in French Civil Code which has been the inspiration of the Iranian Civil Code writers. Western Law has undergone significant changes, specifically in the recent centuries which is worthy of being studied. There is much controversy in Islamic Law (Fiqh) in this area. This article initially tries to study the concept and elements of the “property” and explain the criterion for knowing it in both Islamic and Western Law. And we will prove that the property is a concept of created by law and a “haghighat e orfie, not the law, and the diagnosis criterion is also personal.
خلاصه ماشینی:
هدف از نگارش این مقاله، ارائه یک معیار دقیق برای تمیز مفهوم «مال» است، تا بر اساس آن مصداقهای مشتبه روشن گردد: این که «مال» یک مفهوم واقعی و حقیقی، یا امری اعتباریست؟ آیا ملاک مالیت یک شیء، عرف است، یا «مال» یک حقیقت شرعیه است و قانون نیز باید، یک شیء را مال بداند، تا مالیت پیدا کند؛ و بالاخره عناصر مال چیست؟ آیا جسم داشتن و محسوس بودن شرط اطلاق مال است؟ مطالب این مقاله به سه مبحث تقسیم شده است؛ در مبحث یکم و دوم مفهوم لغوی و اصطلاحی مال در فقه و حقوق موضوعه بررسی شده و تحولی که مفهوم مال، به ویژه در تاریخ حقوق غرب پیدا کرده است، بیان میشود.
در حقوق نیز مال به «شیء» تعریف شده و در گذشته محدود به اشیاء مادی و محسوس بوده است؛ «مال شیء مادی است که شخص میتواند آن را تملک کند» (Cornu, 1987, p.
البته اگر چنین شیئی موضوع معامله واقع شود و شخص برای به دست آوردن آن بهای گزافی بپردازد، باید این اقدام او مورد تأیید عقلا باشد و به اصطلاح سفهی تلقی نشود ولی این امر، بحث دیگری است و ربطی به مالیت داشتن شیء یا رغبت در تملک آن ندارد.
به عبارت دیگر، «مال» چیزی است که از دیدگاه عموم جامعه یا اشخاص مال تلقی شده و معامله نسبت به آن عقلایی باشد و از سوی شرع و قانون نیز منع نشده باشد؛ البته این منع نیاز به دلیل دارد و در صورت عدم دلیل، اصالة الاباحة حاکم است.