چکیده:
آموزش و پرورش یکی از مهمترین فعالیتهای بشر در تمامی جوامع میباشد. گسترش روزافزون ساختارهای اجتماعی و نیاز به تربیت و آمادهسازی افراد برای زندگی در حال رشد از یکسو و تعدد دیدگاهها ـ در خصوص نقشی که آدمیان در قرن جدید ایفا خواهند کردـ از سوی دیگر، بیش از پیش دستاندرکاران نظامهای آموزشی را متوجه هدایت و سازماندهی فرایندهای آموزشی نموده است. آموزش و پرورش جدید در تلاش است تا تفکر انتقادی و روشهای صحیح استدلال و تفکر را محور برنامه درسی قرار دهد. تغییر و تحولات سریع جوامع، رشد روزافزون اطلاعات، ورود فضای مجازی به زندگی افراد و نیاز به نحوة برخورد صحیح با این تحولات، مستلزم درست اندیشیدن و پرورش قوه تخیل و قضاوت است تا فرد توانایی سازگاری و هماهنگی با این تحولات را بیابد.
در این راستا در سه دهة پیش، برنامه درسی فلسفه و کودک در جهت اصلاح و تقویت نیروی فکر و اندیشه طراحی شد. این برنامه یکی از جدیدترین راهها با هدف تقویت و بهبود توانایی استدلال، داوری و قدرت تشخیص دانشآموزان میباشد. همچنین این برنامه دارای هدفهای شناختی و اجتماعی است و هدف اصلی آن آموختن چگونه اندیشیدن به کودکان میباشد. بدینمنظور در تحقیق حاضر از روش مطالعه کیفی جهت گردآوری مطالب استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در برنامه درسی فلسفه و کودک توجه گستردهیی به ابعاد مختلف ذهن فلسفی شده است. ولی با توجه به تغییرات ایجاد شده در حوزة فناوریهای اینترنتی و شبکههای مجازی و تحیر کودکان در مواجهه با این تغییرات باید کودکان هوشمند را با برنامههای درسی به نقد اطلاعاتی که روزانه از این طریق به ذهن آنها وارد میشود، هدایت کرد و مهمتر اینکه موضوع تهدیدات فضای مجازی برای گروه کودکان، عامل مهمی است تا دستاندرکاران حوزه آموزش و پرورش به این مهم بیشتر توجه کنند.
خلاصه ماشینی:
کلیدواژگان برنامه درسی فلسفه و کودک تفکر انتقادی فضای مجازی مقدمه تنها موجودی که بعلت داشتن قوه اندیشه، نیاز به آموزش و تربیت دارد، انسان است و یکی از وظایف اصلی هر حکومت و دولتی این است که زمینه تعلیم و تربیت انسانها را فراهم آورند و در این راستا از همة امکانات و تجهیزات استفاده نماید.
از اینرو مدارس باید بجای انتقال صرف معلومات و ایجاد محیطهای خشک انضباطی که فقط بازتولید دانش را میطلبد، شرایطی را فراهم کنند تا دانشآموزان در تلاش ذهنی برای حل مسائل(تفکر) بتوانند دربارۀ صحت و اعتبار و ارزش اطلاعات و استدلالهای ارائه شده داوری کرده و حقایق و سفسطه در استدلال را تشخیص دهند و قادر به گرفتن تصمیمهای منطقی(تفکر انتقادی) باشند.
سؤالکردن: برای آموزش تفکر انتقادی میتوان از تکنیک سؤال کردن در سطوح مختلف شناختی استفاده کرد که عبارتند از: - بررسی درک و فهم دانشآموزان توسط سؤالاتی از نوع (مقایسهیی، متناقض، نمایشی، توضیح، توصیف، تفسیری) - بررسی میزان استفاده از تکنیکهای یاد گرفته شده - تحلیل اطلاعات بدست آمده - حل یک مسئله یا موقعیت توسط ترکیب عناصر به شیوه جدید یا ارائه راهحلهای متفاوت - قضاوت در مورد دلایل و نتایج آزمایش: بسیاری از دروس علوم دارای آزمایشگاههایی جهت فعالیتهای عملی میباشند.
اندیشمندان دربارة مهارتهای تفکر انتقادی، آراء و عقاید مختلفی دارند، ولی آنچه در همة آنها بچشم میخورد توجه این اندیشمندان به توانایی افراد در امر تجزیه و تحلیل، ارزیابی و مقایسه و سرانجام، نتیجهگیری و تصمیمگیری است.