چکیده:
این پژوهش به مطالعه تاثیر گرایش کارآفرینانه بر یادگیری استراتژیک با تاکید بر نقش استراتژی اثرسازی میپردازد. یادگیری استراتژیک در بردارنده توانایی بنگاه در ایجاد، تجمیع و تفسیر دانش استراتژیک و عمل بر مبنای آن دانش بمنظور ایجاد تغییر استراتژیک است. در حالیکه ادبیات موجود، یادگیری استراتژیک را بعنوان نتیجه اجتنابناپذیر گرایش کارآفرینانه معرفی میکند اما هنوز در مورد اینکه کدامیک از دو رویکرد رسمی و منعطف در ایجاد استراتژی تاثیر مثبتی بر این رابطه دارد، نتایج متناقضی در ادبیات دیده میشود. پژوهش حاضر با تمرکز بر استراتژی اثرسازی بعنوان یک رویکرد منعطف و مبتنی بر کنترل در ایجاد استراتژی به مطالعه نقش میانجی آن در رابطه بین گرایش کارآفرینانه و یادگیری استراتژیک میپردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- همبستگی میباشد. دادههای این پژوهش از طریق توزیع پرسشنامه استاندارد در میان مالکان و مدیران ارشد ۲۱۰ مورد از شرکتهای دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات که بطور تصادفی از بین ۴۴۴ مورد انتخاب شدهاند، جمعآوری شده است. به منظور آزمون فرضیههای پژوهش از روش مدلسازی معادلات ساختاری (با استفاده از نرمافزار Smart PLS.03) برای تجزیهوتحلیل دادههای کمی استفاده کردهایم. نتایج نشان میدهند که در یک بنگاه با گرایش کارآفرینانه، اتخاذ استراتژیهای اثرسازانه تجربهگرایی وانعطافپذیری بطور مثبت و استراتژی پیش تعهد به طور منفی، بر یادگیری استراتژیک اثر میگذارند.
This research studies the role of effectuation strategy on strategic learning by focusing on the role of effectuation strategy. Strategic learning involves the firm's ability to create، collect، and interpret strategic knowledge and act on that knowledge in order to make strategic change. While existing literature introduces strategic learning as the inevitable consequences of an entrepreneurial orientation، there are conflicting results in literature if formal approach or flexible approach of strategy formation has a positive impact on this relationship. The present study focuses on effectuation strategy as a flexible and control-based orientation in developing a strategy and studies the mediating role of effectuation strategy in the relationship between entrepreneurial orientation and strategic learning. This study is a applicable research and descriptive/correlation research. The data of this study were collected through distribution of standard questionnaires among the owners and senior managers of 210 knowledge-based firms in the field of information technology that were selected randomly from 444 cases. In order to test the research hypotheses، we use structural equation modeling for quantitative data analysis using Smat PLS 03 software. The results of the data analysis show that in a firm with an entrepreneurial orientation، the adoption of effectual strategies of experimentation and flexibility positively affects strategic learning whereas effectual strategy of pre-commitment negatively affects strategic learning.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش با تمرکز بر راهبرد اثرسازی به عنوان یک رویکرد منعطف و مبتنی بر کنترل در ایجاد راهبرد به مطالعۀ نقش میانجی آن در رابطۀ بین گرایش کارآفرینانه و یادگیری راهبردی می پردازد.
با این حال ، پژوهش ها نشان میدهند که رابطۀ بین گرایش کارآفرینانه و یادگیری راهبردی میتواند تحت تأثیر برســـاخته های مختلف ســـازمانی قرار گیرد که رویکرد بنگاه به ایجاد راهبرد یکی از آن ها اســـت ( ,.
به بیان دیگر، با استفاده از داده های به دست آمده از بنگاه های دانش بنیان به دنبال پاســخ به این پرســش میباشــد که آیا اتخاذ راهبردهای تجربه گرایی، زیان قابل تحمل ، انعطاف پذیری و پیش تعهد موجب میشــود که رویکرد نوآورانه ، پیشــگامی و ریســک پذیری بنگاه به عنوان عامل تجمیع دانش راهبردی و به دنبال آن ایجاد تغییر راهبردی عمل کند.
بنابراین ، این فرضیه را ارایه میدهیم که : فرضــیۀ ٤: راهبرد انعطاف پذیری به عنوان میانجی در رابطۀ بین گرایش کارآفرینانه و یادگیری راهبردی عمل میکند.
یعنی نتایج این پژوهش نقش میانجی سه متغیر تجربه گرایی، انعطاف پذیری و پیش تعهد در شراکت را در رابطۀ بین گرایش کارآفرینانه و یادگیری راهبردی تأیید میکند و نقش میانجی زیان قابل تحمل در این رابطه تأیید نمی شود.
به طور مشـــابه پیش بینی شـــده بود که در یک بنگاه با گرایش کارآفرینانه ، انعطاف پذیری منجر به افزایش یادگیری راهبردی و ایجاد تغییر راهبردی میشـــود که نتایج به دســـت آمده از تحلیل داده های این پژوهش ، این فرضـــیه را نیز تأیید میکند.
Strategic orientations in management literature: three approaches to understanding the interaction between market, technology, entrepreneurial and learning orientations.