چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسهی ادراک والد- نوجوان در مورد انعطاف پذیری مرزهای خانوادگی بر مبنای رشد، از جهت تاثیر آن بر امنیت پایه ی خانواده بود. روش: این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارگرایانه انجام شد. بدین منظور 10نفر از نوجوانان دختر 15تا 17ساله و مادران آنها در بازهی سنی 37- 55 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و ادراکات هر دو گروه از مرزبندی های خانوادگی از طریق مصاحبه ی عمیق نیمه ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفت. سپس داده ها طبقه بندی وکدگذاری شده و نتایج با استفاده از روش گزارش روایی بیان شدند. یافته ها: تحلیل تجارب شرکت کنندگان منجر به شناسایی سه مضمون اصلی انعطاف پذیری، عدم انعطاف پذیری و انعطاف پذیری بیش از حد مرزهای خانوادگی از دید والد و نوجوان شد و از هر یک از سه مضمون اصلی فوق نیز به ترتیب 14، 5 و1 مضمون فرعی در والدین و 3، 5 و 6 مضمون فرعی در نوجوانان به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج نشان دهندهی آن است که با توجه به بافت فرهنگی جامعهی در حال گذار کشور ایران، هیچ یک از دو حالت عدم انعطاف پذیری و یا انعطاف پذیری بیش از حد نمیتواند منجر به ارضای نیازهای نوجوانان و حفاظت از امنیت پایهی خانواده شود. از این جهت آگاهی بخشی به والدین در خصوص چگونگی وضع مرزهای متعادل توسط مسئولان حوزهی سلامت روان ضروری به نظر میرسد. همچنین گفت وگو بر سر قوانین خانودگی و توافق والدین بر سر حدود مرزها عوامل پیشگیری کننده از مشکل در خانواده های با مرزبندی منعطف بود که نادیده گرفتن آن در خانواده های با مرز خشک و یا سهل گیر موجب نارضایتی نوجوان و به خطر افتادن امنیت پایهی خانواده شده است.
خلاصه ماشینی:
همچنین گفت وگو بر سر قوانین خانوادگی و توافق مادر بر سر حدود مرزها، عوامل پیشگیری کننده از مشکل در خانوادههای با مرزبندی منعطف بود که نادیده گرفتن آن در خانوادههای با مرز خشک و یا سهل گیر، موجب نارضایتی نوجوان و به خطر افتادن امنیت پایهی خانواده شده است.
بر اساس آنچه تاکنون گفته شد، میتوان گفت، اگر خانواده متناسب با رشد نوجوانان، تغییرات متعادلی در مرزها ایجاد کند، نیاز روانی نوجوانان به امنیت- به عنوان دومین نیاز اساسی انسان- تأمین خواهد شد (گلدنر و همکاران، 2016؛ گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2015) و احتمال بروز رفتارهای ناسالم از جانب آنها کاهش مییابد و بر اساس پژوهشهای ذکر شده، در حالت معکوس نیز عدم انعطافپذیری مرزها، ریسک رفتارهای ناسالم و پرخطر نوجوانان را افزایش میدهد که تبعات آن نه تنها نوجوان، بلکه Goldner, L.
در پژوهش حاضر نیز دست یابی به فهم جدید و عمیقی از پدیدهی مرزبندیهای خانوادگی در طول رشد، علت اصلی استفاده از رویکرد کیفی به شیوهی پدیدار شناسانه میباشد که در بیشتر موارد مسلم پنداشته شده و علی رغم اهمیت نقش تفاوتهای ادراکی مادر- فرزند- به ویژه در سن نوجوانی- بررسی آن، مورد غفلت قرار گرفته است.
باتوجه به نتایج پژوهش حاضر که با دیدی مقایسهای ادراکات مادر- نوجوان در مورد مرزهای خانوادگی را مورد بررسی قرار داد این نکته مشخص میشود که با توجه به بافت فرهنگی جامعهی در حال گذار کشور ایران، هیچ یک از دو حالت عدم انعطافپذیری و یا انعطافپذیری بیش از حد نمیتواند منجر به ارضای نیازهای نوجوانان و حفاظت از امنیت پایهی خانواده شود.