چکیده:
تحقیق و کنکاش در خصوص وقف نشان می دهد که احکام حقوقی و بهویژه رواج فرهنگ وقف در اسلام بحث مهم و گسترده ای است. از سوی دیگر نقش وقف به عنوان یک امر مدنی برخواسته از معارف و فرهنگ والای اسلامی در توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سامان بخشی به مسایل و مشکلات جامعه بر کسی پوشیده نیست و در این میان عملکرد مطلوب نهادهای متولی و دست اندرکار تاثیر بسزایی در برخورداری جامعه از اثرات مختلف موقوفات مردمی و تمایل به مشارکت بیشتر آنان در این امر دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر تمایل رفتاری مردم مشهد نسبت به سنت «وقف» میباشد، که به منظور سنجش تمایل رفتاری از مدل رفتار برنامهریزیشده آیزن (1975) استفاده شده است. این پژوهش از حیث ماهیت، کاربردی[1] و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها ازنوع توصیفی[2]- پیمایشی[3]- مقطعی[4] است. جامعهی آماری پژوهش، شهروندان ساکن در منطقهی ثامن مشهد هستند. با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری، بر اساس جدول مورگان[5] جامعه نمونه با حجم 384 نفر تعیین شده که با استفاده از شیوهی نمونهگیری احتمالی (تصادفی)ساده[6] مورد بررسی قرار گرفته اند. در مجموع از میان پرسشنامه های توزیعشده 387 پرسشنامه سالم گردآوری شد. نتایج تجزیه و تحلیل آزمون معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار Smart PLS حکایت از تایید فرضیههای پژوهش دارد. نتایج نشان دادند که نگرش کلی، هنجارذهنی و کنترل رفتاری ادارکشدهی شهروندان منطقه ثامن به طور معنیداری با تمایل رفتاریشان نسبت به سنت حسنه وقف در ارتباط میباشد. میزان ضریب مسیر نگرش، هنجارذهنی و کنترل رفتارادراک شده به تمایل رفتاری به ترتیب برابر با 201/. ، 324/. و 415/. است که نشاندهنده میزان تاثیر سه مولفه به صورت مستقیم بر تمایل رفتاری است. در نهایت مشخص شد که سه مولفه نگرش، هنجارذهنی و کنترل رفتار ادراک شده 55 درصد از تغییرپذیری تمایل رفتاری را تبیین میکند؛ لیکن این ارتباط دارای شدت و ضعف میباشد.