چکیده:
این جستار، به نقد و بررسی کتاب پدیدارشناسی و عرفان اثر آنتونی. جی. استاینباک (Steinbock.Anthony j) میپردازد.
نویسنده در این کتاب سعی نموده تا بر اساس روش پدیدارشناسانه و با کمک گرفتن از مفاهیمی همچون: «بداهت»، «تاویل پدیدارشناسی» و «قصدیّت»، به تبیین تجارب دینی (religious experiences)، و تجارب عرفانی (mystical experiences)، بپردازد.
دغدغهی اصلی استاینباک، بررسی تعامل و کنش متقابل بین پدیدارشناسی و الهیات است تا بر این اساس، بین طیف گستردهای از باورهای دینی و مسائل فلسفی، همچون: «بداهت» (Evidence)، «فردیّت» (selfhood)، و «غیریّت» (otherness)، پیوند و ارتباط برقرار نماید.
این در حالی است که تذبذب دیدگاه فکری استاینباک، عدم قدرت تحلیل کافی، تناقضگویی و... موضعگیری وی را در این کتاب سست نموده است. علاوه بر این، کتاب، دارای اشکالات محتوایی و نگارشی بوده که این عدم انسجام، به عنوان نقطه ضعف جدّی تلقّی میگردد.
This Article criticizes of the book “Phenomenology and Mysticism” by Anthony J. Steinbock.
The Writer has tried to identify religious and mysitical experiences by the use of phenomenological’s style and helping from concepts such as “evidence”, “phenomenologi’s reduction” and “intention”.
Steinbock’s main concern is to concider the reaction between the phenomenology and theology to make a connection and relation among the vast range of religious beliefs with philosophical problems such as “evidence”, “selfhood” and “otherness”.
This is while that lack of stability in his point of view, inability in sufficient analytic, contradiction in terms and so on, weaken his attitude in this book. Furthermore, this book contain problems in content and writing that is consider as a serious downside.
خلاصه ماشینی:
-در پاره ای از موارد، به جای شیوه ی معمول ارجاع دهی درون متنی، مشخصات کتاب شناسی نیز در ذیل ارجاع ذکر شده است (به عنوان مثال میتوان در صفحات ١١٨ و ١١٩ مشاهده نمود).
علاوه بر این ، باید به نکات دیگری پیرامون این مباحث ، اشاره کنیم : -از شیوه ی پاورقی (پانوشت )، در این کتاب استفاده نشده است ، بلکه موارد توضیحی، صرفا به صورت پینوشت در پایان کتاب ذکر شده است که این امر دسترسی مخاطب به فهم مطلب را تا حدودی با مشکل مواجه میسازد.
نقد وضعیت تحلیل و بررسی اثر از جهت تحلیل و بررسی اثر، باید گفت که در این کتاب ، نـه تنهـا محتـوای کتـاب ، بلکه آراء اندیشمندان مختلف نیز مورد تحلیـل و بررسـی قـرار گرفتـه و در پـاره ای از موارد نیز، کار تطبیقی بر روی اقوال آنان صورت گرفته است که این ویژگی، بـه عنـوان نقطه قوت و امتیازی ارزنده برای اثر حاضر محسوب میشود.
نقد و تحلیل میزان هماهنگیهای محتوای علمی و پژوهشی اثر بـا اصـول ، مبانی و پیش فرض های آن از جهت هماهنگی محتوای علمی و پژوهشی، کتاب حاضر، با اصول و پیش فـرض - های خود منطبق است و در این زمینه ، نویسنده ، سعی نموده تا بـه اهـداف کتـاب (کـه همان بررسی تعامل و کنش متقابل بین پدیدارشناسی و الهیـات اسـت )، جامـه ی عمـل بپوشاند تا بر این اساس ، بین طیـف گسـترده ای از باورهـای دینـی بـا مسـائل فلسـفی، همچون : «بداهت »، «فردیت » و «غیریت » پیوند و ارتباط برقرار نماید.