چکیده:
ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺣﺎﺿـﺮ ﺑﺎ روﯾﮑﺮد ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ -ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ درﺻﺪد اراﺋﻪ ﺗﻔﺴﯿﺮی ﻧﻈﺮی از ﭼﯿﺴﺘﯽ، ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ و ﭼﺮاﯾﯽ اﯾﺠﺎد و رﺷﺪ ﻓﺴﺎد در ﺟﻮاﻣﻊ در ﺣﺎل ﺗﻮﺳــﻌﻪ و ﻣﺮور ﻣﻘﺎﯾﺴــﻪای ﮐﺸــﻮرﻫﺎی در ﺣﺎل ﺗﻮﺳــﻌﻪ ﮐﻪ از ﻓﺴــﺎد ﺳــﺎزﻣﺎنﯾﺎﻓﺘﻪ در رﻧﺞ ﻫﺴــﺘﻨﺪ از ﻣﻨﻈﺮ ﺳﯿﺎﺳﺘﮕﺬاری ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. اﯾﻦ ﻧﻮﺷﺘﺎر ﺗﻼش دارد ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از زﺑﺎن ﻧﯿﻤﻪ آﮐﺎدﻣﯿﮏ ﮐﻪ ﺑﺮای اﮐﺜﺮ ﻣﺪﯾﺮان، داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن و ﻣﺮدم ﻗﺎﺑﻞ ﻓﻬﻢ و اﺳـﺘﻔﺎده ﺑﺎﺷـﺪ، ﺿـﻤﻦ ﻧﺸـﺎن دادن اﻫﻤﯿﺖ ﺟﺎﯾﮕﺎه ﺣﻮزه ﻋﻤﻮﻣﯽ در ﺣﻔﺎﻇﺖ از ﺟﻮاﻣﻊ اﻧﺴـﺎﻧﯽ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻓﺴﺎد و ﺑﺎ ﻣﻘﺎﯾﺴـﻪ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﮐﻢ ﻓﺴﺎد و ﭘﺮ ﻓﺴﺎد ﺑﺮ ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ در ﻓﺮآﯾﻨﺪ اﯾﺠﺎد ﻓﺴﺎد ﻣﺆﺛﺮﻧﺪ اﻧﮕﺸﺖ ﺑﻨﻬﺪ و زﻣﯿﻨﻪﺳﺎز ﯾﺎﻓﺘﻦ راﻫﯽ ﺑﺮای ﺧﺮوج از ﺑﺤﺮان ﻓﺴـﺎد رو ﺑﻪ ﮔﺴـﺘﺮش در ﮐﺸـﻮر ﺑﺎﺷﺪ. از ﻣﻨﻈﺮ داﻧﺶ ﺳﯿﺎﺳﺘﮕﺬاری ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻣﯽﺗﻮان ﻓﺴﺎد در ﺣﻮزه ﻋﻤﻮﻣﯽ را ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ ﺑﺪ و اﺿﻤﺤﻼل و ﻻﻏﺮی ﺣﻮزه ﻋﻤﻮﻣﯽ از ﺟﻬﺘﯽ و اﯾﺠﺎد ﻓﺴﺎد ﺳﯿﺎﺳﺘﯽ از ﺟﻬﺖ دﯾﮕﺮ داﻧﺴﺖ. ﻓﺮﺑﻬﯽ و ﻓﺮاﺧﯽ حوزه عمومی که از تطابق جامعه با حاکمیت ایجاد می شود از مهم ترین نتایج توسعه یافتگی و از معنی دارترین علایم حکمرانی ﺧﻮب اﺳـﺖ . ﺣﻤﺎﯾﺖ، ﺣﻔﺎﻇﺖ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺣﻮزه ﻋﻤﻮﻣﯽ ارﺗﺒﺎط وﺛﯿﻘﯽ ﺑﺎ ﻧﻬﺎدﯾﻨﻪﺷﺪن ﺳﯿﺎﺳﺘﮕﺬاری ﻋﻘﻼﯾﯽ و ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﻋﻤﻮﻣﯽ در ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﯾﺪار دارد. ﮐﻮﭼﮏ ﮐﺮدن، ﻻﻏﺮ ﮐﺮدن و اﺿﻤﺤﻼل ﺣﻮزه ﻋﻤﻮﻣﯽ از ﻃﺮﯾﻖ ﺟﺪاﮐﺮدن ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﻧﻈﺎم ﺳﯿﺎﺳﯽ از ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﻋﺎﻣﻞ و رﮐﻦ اﺳـﺎﺳـﯽ در اﯾﺠﺎد و ﺗﺸـﺪﯾﺪ ﻓﺴـﺎد ﺳـﯿﺴﺘﻤﯿﮏ و ﺳﺎﺧﺘﺎری ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎ ﺟﺪاﺷﺪﮔﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ از ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ و اﺿــﻤﺤﻼل ﺣﻮزه ﻋﻤﻮﻣﯽ، ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ ﺑﻪ ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ ﺑﺪ، ﺑﺎ اﯾﺠﺎد ﺟﺪا ﺷــﺪﮔﯽ و ﻓﺎﺻــﻠﻪ ﻣﺎ ﺑﯿﻦ ﺳــﻪ ﻋﻨﺼــﺮ اﺧﺘﯿﺎر، ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ و ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﻄﻮط اﺻﻠﯽ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺣﻮزه ﻋﻤﻮﻣﯽ را ﺷﮑﻞ ﻣﯽدﻫﻨﺪ. در ﻏﯿﺎب ﻧﻘﺶ ﻧﻈﺎرت ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺗﺸﺪﯾﺪ ﻣﯽﺷﻮد. اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺿـﻤﻦ اﺷﺎره ﺑﻪ ﺟﺮﯾﺎن ﻫﺎی زﻣﯿﻨﻪای ﻣﺆﺛﺮ در اﯾﺠﺎد ﺳﻼﻣﺖ ﯾﺎ ﻓﺴﺎد اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺗﺄﺛﯿﺮ دو ﺟﺮﯾﺎن اﯾﺪﺋﻮﻟﻮژی و ﻣﻨﺎﻓﻊ را ﺑﻪ اﺟﻤﺎل ﺑﺮرﺳــﯽ ﮐﺮده و ﺿــﻤﻦ ﻣﻘﺎﯾﺴــﻪ ﮐﺸــﻮرﻫﺎی ﮐﻢ ﻓﺴــﺎد و ﭘﺮ ﻓﺴــﺎد، ﺳــﻄﺢ، ﻣﯿﺰان و ﻧﻮع ﻓﺴــﺎد در ﮐﺸــﻮرﻫﺎ را ﺑﺎ ﺳــﻄﺢ ﺗﻮﺳــﻌﻪﯾﺎﻓﺘﮕﯽ اﻗﺘﺼــﺎدی، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﺳــﯿﺎﺳــﯽ آنﻫﺎ ﻫﻢ راﺳــﺘﺎ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ و ﻋﻮاﻣﻞ ﻓﺮاﺧﯽ ﺣﻮزه ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻫﻤﭽﻮن ﻣﯿﺰان ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﻋﻤﻮﻣﯽ، ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺷــﺎﺧﺺﻫﺎی ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﺎﺧﺎﻟﺺ ﻣﻠﯽ و درآﻣﺪ ﺳــﺮاﻧﻪ، ﺳــﻄﺢ ﻣﺸــﺎرﮐﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و اﺛﺮﺑﺨﺸــﯽ آﻣﻮزش ﻋﻤﻮﻣﯽ، ﻧﻈﺎم رﻓﺎه اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﺳـــﻼﻣﺖ و... را در اﯾﻦ ﻣﺴـــﯿﺮ ﺗﻌﯿﯿﻦﮐﻨﻨﺪه ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ. در ﭘﺎﯾﺎن اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺗﺄﮐﯿﺪ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ راه ﮐﻨﺘﺮل ﻓﺴـﺎد ، اﻓﺘﺎدن در دام ﺳﯿﺎﺳﺖﻫﺎی ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﻮد ﻋﺎﻣﻞ ﺗﺸﺪﯾﺪﮐﻨﻨﺪه ﻓﺴﺎد ﻣﯽﺑﺎﺷﻨﺪ ﻧﯿﺴﺖ و ﺧﺮوج از ﺷﺮاﯾﻂ ﻓﺴﺎد را از مسیر فربه کردن،فراخنایی و عزت بخشیدن به حوزه عمومی می داند.
خلاصه ماشینی:
مقاله حاضر با رويکرد توصيفي-تحليلي سعي دارد بيشتر به نقش حکمروايي در گسترش فساد در کشورهاي در حال توسعه بپردازد و ضمن ارائه تفسير نظري از دلايل ايجاد و تشديد فساد خصوصا در کشورهاي در حال توسعه در مقايسه با کشورهاي پرفساد و کم فساد، طبق طبقه بندي سازمان شفافيت بين المللي، شباهت ها و تفاوت هاي دو گروه از کشورها را بيان کند و با اشاره اي کوتاه به فساد سياستي ناشي از نظام سياستگذاري معيوب ، بسط اين قسمت از موضوع را به نوشتار ديگري در آينده بسپارد.
جريان ايدئولوژي جرياني مملوء از پاره ايده ها در شکل بسته هاي پيام است که مدام در مسير انتقال ، تکرار و تکثير ميشوند، تکامل پيدا ميکنند و بر موضوعات اجتماعي اعمال ميشوند و براي حاکميت و جامعه جهت حرکت تعيين ميکنند و هر چقدر حوزه عمومي فربه تر باشد، امکان تکرار و تأثير آن بيشتر ميشود (٢٠١١ ,Bohloli).
اگر چه بسياري از مطالعات ريشه پديده فساد را در چگونگي شرايط سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي گزارش ميکنند اما اين سؤال ميتواند مطرح باشد که آيا تمايل و اقدام به فساد ميتواند با ظرفيت هاي بيولوژيکي و هوشي افراد و يا جمعيت هاي انساني و ذخاير ژنتيکي نيز ارتباط پيدا کند؟ به زبان ديگر ميتوان پرسيد آيا به جز عوامل اکتسابي، محيطي، آموزشي و تربيتي مؤثر در ايجاد و گسترش فساد، اين پديده از عوامل زيستي و ژنتيکي نيز تأثير ميپذيرد؟ اگرچه مطالعات انجام يافته ، ارتباط بين رفتار ضد اجتماعي و عوامل بيولوژيکي را نشان داده اند 1- Cultural Transmission (٢٠١٥,.
16- Ilufoye Sarafa Ogundiya (2009) Political Corruption in Nigeria: Theoretical Perspectives and Some Explanations, The Anthropologist, 11:4, 281-292,DOI: 10.