چکیده:
روایت «یخرج ناس من المشرق فیوطئون للمهدیّ» در سالهای گذشته، فراوان در بحثهای زمینهسازی ظهور بهطور عام و در مقالات علمی ـ پژوهشی بهگونهای خاص، به کار رفته است. فراوانی بهکار گیری این روایت و تحلیلها و تطبیقهای صورت گرفته، بایستگی ارزیابی این روایت را دوچندان کرده است. نخستین بار ابن ماجه قزوینی (م/ 273ق) در کتاب «سنن» این عبارت را سخن پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم دانسته است؛ لیکن برای این روایت اعتباری قایل نبودند تا اینکه روایت از طریق کتاب کشف الغمه اربلی (م/692 ق) به منابع روایی شیعه وارد شد.
این نوشتار که با روش توصیفی ـ تحلیلی ـ انتقادی سامان یافته، تلاشی است در پاسخ به این پرسش که روایت«یوطئون للمهدی» از چه میزان اعتباری برخوردار است. با توجه به تولد روایت در فضای ذهنی اهل تسنن و اهتمام آنها به حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و نه به ظهور، به مساعدت در برپایی حکومت اشاره کرده و به زمینهسازی ظهور ارتباطی ندارد.
خلاصه ماشینی:
یکی از سخنانی که امروزه در مجموعه روایات مهدوی بایسته بررسی و تحلیل است، کلامی است مبنی بر اینکه مردمانی از مشرق، زمینههای حکومت مهدی را فراهم میکنند که به نظر میرسد، اثبات صدور آن از معصوم مشکل و جعل آن امری محتمل است و البته در تحلیل و بررسی این سخن، نگارشی در دست نیست و آنچه در برخی منابع به چشم میآید، فقط نقل قول، از کتابی به کتاب دیگر است.
1. سیر تطور نقل روایت در منابع روایی الف) منابع روایی اهل سنت این روایت بر پایه منابع در دست، نخستین بار توسط محمد بن یزید قزوینی (273ق) در سنن وی، اینگونه نقل شده است: حدثنا حرملة بن یحیی المصری، و إبراهیم بن سعید الجوهری، قالا: ثنا أبو صالح عبد الغفار بن داود الحرانی.
محمد بن یوسف کنجی (م/658ق) در کتاب البیان فی أخبار صاحب الزمان(، با سندی طولانی که بخش پایانی آن همان سند سنن ابن ماجه قزوینی، روایت را چنین نقل کرده است: حرملة بن یحیی المصری ثم التجیبی، و إبراهیم ابن سعید الجوهری قالا: حدثنا ابو صالح عبد الغفار بن داود الحرانی حدثنا عبد الله بن لهیعة عن ابی زرعة عمرو بن جابر الحضرمی، عن عبد الله بن الحرث ابن جزء الزبیدی.
مجلسی در آغاز نقل خود از کشف الغمه اینگونه آورده است: کشف، کشف الغمة ذکر الشیخ أبو عبد الله محمد بن یوسف بن محمد الشافعی فی کتاب کفایة الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب و قال فی أوله إنی جمعت هذا الکتاب و عریته من طرق الشیعة لیکون الاحتجاج به آکد فقال فی المهدی( (همان).