چکیده:
دو فرقه شیعی امامی و زیدی، علاوه بر آنکه اشتراکات مهمی در مورد مسئله امامت
دارند، مثل منصوص بودن امامت و اختصاص امامت و خلافت به اهلبیت¬(ع)، تفاوتهای
ایشان نیز قابل توجه است. آنچه در نوشتار ذیل آمده است، گزارشی از دیدگاه دو عالم
زیدی (ابوزید علوی) و امامی (ابن¬قبه رازی) در قرن چهارم هجری درباره امامت است.
ابوزید علوی در کتاب الاشهاد، ضمن طرح دیدگاه زیدیه در مورد امامت، اعتراضات زیادی
را بر دیدگاه امامیه در مورد این موضوع وارد نموده است. ابن¬قبه رازی با نوشتن کتاب
نقض کتاب الاشهاد، به اعتراضات ابوزید علوی پاسخ داده و به دفاع از موضع امامیه
پرداخته است. گزارش ذیل براساس مطالبی است که مرحوم شیخ صدوق در کمال¬الدین از
کتابهای ایشان آوردهاند.
خلاصه ماشینی:
"اما اینکه گفته شد وراثت یکی از دلایل امامیه بر اثبات امامت ائمه آنهاست و در این صورت با «مغیریه» تفاوتی ندارند، باید گفت که دلیل امامیه بر اختصاص امامت به برخی از عترت این است که امامت فقط برای افضل ثابت است و زیدیه خود نیز به این سخن اعتراف دارند.
علاوه بر این، استدلال ما بر صحت امامت اینها و نه بقیه عترت معاصرشان، علم و فضل آنهاست که دوستان و دشمنان علوم آنها را حمل نمودند و علمشان در شهرها پخش شده و در نقلها معروف است، و مگر نه این است که امام از مأموم و تابع از متبوع با علم و فضل باز شناخته می¬شود؟ اما در جواب اینکه گفته شد اگر امامت برای همه بنی¬هاشم جایز باشد، برای بنی¬عبدمناف و...
اما در مورد اینکه گفته شد خداوند چگونه کسی را شهید قرار می¬دهد که نه دیده شده و نه امربه معروف و نهی از منکر کرده است، باید گفت: معنای «شهید» نزد امامیه چیزی نیست که زیدیه می¬گوید.
آنان در اینکه امام باید از میان عترت باشد با امامیه اتفاق نظر دارند، اما زیدیه علاوه بر شرط فاطمی بودن امام، بر مسئله شوری و بیعت نیز تأکید دارند و در تعابیر ابوزید به عنوان شرط بودن «اجماع» به این امر اشاره شده است که این خود تحت تأثیر اندیشه اهل¬سنت است (اجماع اهل حل و عقد).
در باب معنا و مصداق عترت نیز زیدیه معتقدند که عترت فرزندان فاطمه(س) است (چه حسنی و چه حسینی)؛ در حالی که از نظر امامیه عترت در لغت معنایی عام¬تر از این دارد، ولی با تمسک به روایات منقول از رسول اکرم(ص) در می¬یابیم که فقط برخی از عترت شایستگی امامت دارند (فرزندان امام حسین(ع))."