چکیده:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش تجربههای عاطفی مثبت و منفی، نوروزگرایی و ریختهایی ارزشی انگیزشی در تمیز افراد خود آسیب رسان از افراد عادی بود. روش: روش پژوهش توصیفی، از نوع علّی- مقایسهای و جامعه آماری دانشجویان خوابگاههای دانشگاههای شهر تهران به تعداد تقریبی 35 هزار نفر در سال 1395 بود که بین 30 الی 50 شرکت کننده از هر یک از دانشگاههای تهران، علامه طباطبایی، خوارزمی، شاهد، شهید بهشتی و تربیت مدرس و در مجموع 218 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در نهایت از بین این تعداد و بر اساس پرسشنامه آسیب به خود سانسون، ویدرمن و سانسون (1998)، 40 نفر در گروه خود آسیب رسان و 40 نفر در گروه عادی غربال انتخاب شدند و ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تجربههای مثبت و منفی دینر، رایتز، تاو، کیم-پریتو، چوئی، اویشی و بیسواز-دینر 2010، مقیاس زمینه یاب ارزشی شوارتز (1992) و مقیاس 5 عاملی شخصیت نئو مککری و کاستا 1986 را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل تشخیص استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که میانگین نوروزگرایی (94/44 =F، 001/0 =P) و عاطفه منفی (04/8 =F، 006/0 =P) گروه خود آسیب رسان بالاتر از افراد عادی و میانگین عاطفه مثبت (84/15 =F، 001/0 =P)، جهان شمولی (96/8 =F، 004/0 =P)، خیرخواهی (14/15 =F، 001/0 =P)، سنّت (68/13 =F، 001/0 =P)، همنوایی (39/16 =F، 001/0 =P) و ایمنی (54/7 =F، 007/0 =P) آنها پایینتر از گروه افراد عادی است. تابع تشخیصی حاضر قادر به تبیین 8/49 درصد از واریانس رفتار خود آسیبی/عدم خود آسیبی بود و 3/91 درصد شرکت کنندگان را به درستی گروهبندی کرد. نتیجهگیری: از متغیرهای نوروزگرایی، همنوایی، عواطف مثبت، خیرخواهی، سنّت، جهان شمولی و عواطف منفی میتوان بهعنوان معیاری برای پیشبینی عضویت گروهی افراد در گروه سالم و گروه خود آسیب رسان و معیار تمیز این دو گروه از یکدیگر استفاده کرد. بنابراین، ارائه آموزش برای بهبود متغیرهای یاد شده به تعدیل رفتارهای خود آسیب رسان کمک میکند.
خلاصه ماشینی:
دانشجوي دکتري روان شناسي سلامت ، دانشگاه خوارزمي، تهران ، ايران چکيده هدف : هدف پژوهش تعيين نقش تجربه هاي عاطفي مثبت و منفي، نوروزگرايي و ريخت هايي ارزشي انگيزشي در تميز افراد خود آسيب رسان از افراد عادي بود.
روش : روش پژوهش توصيفي، از نوع علي - مقايسه اي و جامعه آماري دانشجويان خوابگاه هاي دانشگاه هاي شهر تهران به تعداد تقريبي ٣٥ هزار نفر در سال ١٣٩٥ بود که بين ٣٠ الي ٥٠ شرکت کننده از هر يک از دانشگاه هاي تهران ، علامه طباطبايي، خوارزمي، شاهد، شهيد بهشتي و تربيت مدرس و در مجموع ٢١٨ نفر با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب و در نهايت از بين اين تعداد و بر اساس پرسشنامه آسيب به خود سانسون ، ويدرمن و سانسون (١٩٩٨)، ٤٠ نفر در گروه خود آسيب رسان و ٤٠ نفر در گروه عادي غربال انتخاب شدند و ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامه تجربه هاي مثبت و منفي دينر، رايتز، تاو، کيم -پريتو، چوئي، اويشي و بيسواز-دينر ٢٠١٠، مقياس زمينه ياب ارزشي شوارتز (١٩٩٢) و مقياس ٥ عاملي شخصيت نئو مک کري و کاستا ١٩٨٦ را تکميل کردند.
بر همين اساس ، هدف پژوهش حاضر تعيين نقش تجربه هاي عاطفي مثبت و منفي، نوروزگرايي و ريخت هاي ارزشي انگيزشي در تميز افراد خود آسيب رسان از افراد عادي و پاسخگويي به سؤال هاي زير بود.
روش روش پژوهش حاضر توصيفي از نوع علي -مقايسه اي و طرح آن طبقه بندي گروهي/تحليل تشخيصي براي تمايز افراد داراي رفتار خود آسيبي از افراد عادي بر اساس تجربه هاي عاطفي مثبت و منفي، نوروزگرايي و ريخت هاي ارزشي انگيزشي بود.