چکیده:
خروج (بغی) بر امام یا دولت اسلامی در کلام و فقه، آثاری دارد. اینکه خروج، موجب کفر میشود یا فسق؟ از جمله این آثار است. در میان علمای امامیه در حکم خروج بر امام معصوم دو نظریه وجود دارد، اما از حکم خروج بر دولت اسلامی در عصر غیبت، بحثی نشده است. این مقاله، عهدهدار بررسی تحلیلی ـ اجتهادی این مساله است. با نقل، نقد و بررسی دیدگاههای فقیهان و دلایل هر گروه در این مساله، به این نتیجه میرسیم که خروج بر امام معصوم¬، موجب کفر نیست؛ چه رسد به خروج بر دولت اسلامی در عصر غیبت، اما چون خروج بر امام معصوم از روی علم و عمد از گناهان کبیره است، موجب فسق و خروج از دایره عدالت میگردد. خروج بر دولت اسلامی هم در مواردی موجب فسق میشود.
خلاصه ماشینی:
با نقل، نقد و بررسی دیدگاههای فقیهان و دلایل هر گروه در این مسأله، به این نتیجه میرسیم که خروج بر امام معصوم، موجب کفر نیست؛ چه رسد به خروج بر دولت اسلامی در عصر غیبت، اما چون خروج بر امام معصوم از روی علم و عمد از گناهان کبیره است، موجب فسق و خروج از دایره عدالت میگردد.
پرسش اصلی این مقاله آن است که خروج بر حاکم یا دولت مشروع اسلامی در عصر غیبت، موجب کفر است یا فسق؟ ازاینرو، در این مقاله حکم خروج بر امام معصوم به صورت مستقل مورد بحث نیست، اما چون دلایلی که در کلمات فقیهان مورد استناد قرار گرفته، معطوف به خروج بر امام معصوم است، به ناچار با نقل و نقد و بررسی آنها، میزان دلالتشان بر حکم خروج بر دولت اسلامی در عصر غیبت را ارزیابی خواهیم کرد.
آیا فقهایی مثل علامه و کاشف الغطاء که بغی را موجب فسق دانستهاند، بر خلاف اجماع امامیه حرکت کرده و به اصطلاح «خرق اجماع» کردهاند؟ سوم آنکه، اتفاقا تفاوت احکام «بغات» با «کفار»، امارهای است بر اینکه «بغات» محکوم به کفر نیستند؛ هر چند ما در باطن و واقع، آنان را بیایمان و کافر بدانیم، اما فقدان ایمان واقعی و کفر باطنی غیر از آن است که آنان را از جرگة مسلمانان خارج بدانیم؛ چنانکه در کلمات شیخ مفید نسبت به محاربان با علی7 مشاهده شد.
اگر آیه را شامل بغی بر امام معصوم و دولت اسلامی در عصر غیبت هم بدانیم، در این آیه دلیلی بر کفر آنان وجود ندارد.