چکیده:
پژوهش حاضر کیفی و در حیطه مطالعات تفسیری است که با استفاده از راهبرد پژوهش پدیدارشناسی درصدد تبیین تجربه دانشجویان از یادگیری فعال در کلاس معکوس است؛ از این رو واحد تحلیل پژوهش حاضر، شامل کلیه دانشجویان رشته علوم تربیتی در مقطع کارشناسی بود که در نیمسال اول سال تحصیلی 1396-1397 در یک کلاس درس دانشگاهی به روش آموزش معکوس تحت آموزش قرار گرفته بودند که بر اساس ملاک اشباع دادهها، 17 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده که بر اساس روش درون مایهای رویکرد ون منن مورد تحلیل قرار گرفت و برای اعتباربخشی به دادهها از چهار معیار قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت اعتماد و قابلیت تأیید استفاده شد. باتوجه به دادههای حاصل شده، دو درون مایه اصلی شناسایی شد که مورد اول یادگیری مستقل بود که شامل دورن مایههای فرعی، توجه به تفاوتهای فردی، ارائه بازخورد شخصی، پذیرش مسئولیت یادگیری، ادراک خود و حل مسئله و مورد دوم یادگیری مشارکتی بود که شامل دورن مایههای فرعی، تعاملات، اشتراک تجارب و درگیر شدن در فرآیند یادگیری میشود که میتوانند تجربه دانشجویان از یادگیری فعال در کلاس معکوس را منعکس کنند.
خلاصه ماشینی:
فرد شماره (15) بیان میکند: «وقتی سرعت مطالعه خود را بررسی کردم دیدم ضعفهایی دارم و بعد افتادم دنبال روشهای یادگیری، سر کلاس استاد نکاتی رو به من گفت و من سعی میکردم اونا رو انجام بدم، اوایلش سخت بود خودمو تغییر بدم اما کم کم اون روشها رو به کار بردم» فرد شماره (2) اعتقاد دارد: «تذکر استاد به دانشجو، اونم در جمع اصلا کار شایسته ای نیست و دانشجو حس کوچک بودن می کند، کار خوبه اینکه استاد اگر هر ضعفی از دانشجو میبینه به خودش بگه، تو کلاس معکوس، بچهها باهم رقابت نداشتند، چشم و هم چشمی هم نبود و نگاه استاد به بچهها هم چندان فرقی باهم نداشت، اما نکته ای که مهم بود اینکه استاد سعی میکرد روی برگه تکالیف به صورت شفاهی موارد ضعف دانشجوها رو گوشزد کنه و کسی هم متوجه نمیشد، از طرفی بحث درست یا اشتباه تو کارهامون زیاد مهم نبود و وقت کلاس برای این صرف میشد که کارمونو درست انجام بدیم» فرد شماره (14) بیان میکند: «اگر هدف یادگیری، رشد و پرورش مهارتهای منه، پس باید هدف اصلی روی تواناییها و ویژگی های من متمرکز باشه، استاد باید تواناییهای منو در نظر بگیره، تو کلاس معکوس، خوبیای که داره استاد تو کلاس میتونه برای همه وقت بذاره، به سؤالات همه پاسخ بده و اگر کسی راهنمایی هم خواست، استاد وقتشو داره، این باعث میشه راحت با استاد صحبت کنی و مسائل باهاش مطرح کنی، چون ممکنه موردی که برای من مشکل و سخته برای دانشجو دیگهای خیلی ساده و پیش پا افتاده هم باشه» 1-3- پذیرش مسئولیت یادگیری بر اساس نظر دانشجویان، وقتی دانشجو به عنوان یک یادگیرنده مستقل با تواناییها و ویژگیهای متفاوت در نظر گرفته شود، نسبت به این توجه و اهمیت واکنش نشان داده شده نسبت به یادگیری و آموزش حساس خواهد شد، این حسایت باعث میشود بر اساس تواناییهای خود نسبت به یادگیری دروس عمل کرده و از آنجا که سرعت و رقابت جای خود را صرفا به یادگیری میدهد، منجر به شکلگیری پذیرش مسئولیت یادگیری در دانشجویان شده و آنان دیگر استاد را صرفا مسئول ایجاد یادگیری نمیدانند.