چکیده:
سعادت اجتماع در گرو قانونمدار بودن رفتارهای افراد جامعه است. از طرفی میزان سازگاری رفتار افراد جامعه با قانون بر اساس درک صحیح آنها از بایدها و نبایدهای قانونی شکل میگیرد که خود حاصل آموزشهایی است که افراد در طول زندگی دریافت میکنند و آنها را پیوسته تمرین میکنند. در این مقاله نشان داده شده است که چگونه حوزه قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی و رفتارهای ترافیکی شهروندان میتواند با تأثیرات وسیع فرابخشی خود پایههای باور و التزام جامعه به قانون و در نتیجه سعادت کلی جامعه را تحت تأثیر قرار دهد و در عین حال شاخصی از میزان ترقی و توسعه مدنیت هر جامعهای محسوب گردد و در پیدایش علل ارتکاب جرایم نیز اثرگذار باشد.
خلاصه ماشینی:
اگـر اعتمـاد کارآفرینـان جلب شود که مقامات و مدیران دولتی سخت معتقد به قوانین اند و نسبت به انجام تمـامی تکالیف خود و رعایت حقوق شهروندان ملتزم هستند و لذا همه رفتارهای آنهـا از پـیش در چارچوب قوانین و مقررات قابل پیش بینی است ، قطعا با احساس آرامش و امنیت و نشاط و ترقیخواهی به کار و سرمایه گذاری و برنامه ریزی میپردازند، در غیر ایـن صـورت حـس بیاعتمادی بر آنها عارض میشود که آثاری بس زیانبـار و مخـرب دارد و کارآفرینـان را از اینکه تمامی توان آنها یکپارچه نافع خود و اجتماعشان باشـد بـاز مـی دارد و طبعـا یـا راه انفعال و کوتاه کردن همت خود را در پیش میگیرند و یا اگر به هر دلیل تن بـه خطـر داده باشند، باید حداقل بخشی از توان و تدبیر خود را به جای آنکـه مـصروف تولیـد کننـد در چگونگی روابط خود با دستگاههای دولتی و در امان ماندن از اقدامات غیرقابل پـیش بینـی ایشان تلف کنند، و در نهایت نشاط و ترقیخواهی آنها جای خود را به کسالت و خمودی و شاید هم یافتن راههای گریز میدهد و همینطور قیاس کنیـد در همـه روابـط دیگـر بـین افراد جامعه .