چکیده:
روشهای تحلیلی یعنی تجزیه و تحلیل نسبتها و روندهای عمده، شامل مقایسه ارزشهای مورد انتظار حسابرسی با اقلام واقعی مندرج در صورتهای مالی و حدود تغییراتی است که ممکن است بهطور معقول در ارزشها رخ داده باشد. حسابرسان هنگام اجرای روشهای تحلیلی، فرض میکنند که هزینهها متناسب با نوسانهای فروش، تغییر میکند. بنابراین، درک صحیحتر نحوه تغییر هزینهها نسبت به نوسانهای فروش میتواند به حسابرسان در بهبود اجرای رویههای تحلیلی کمک کند و در نهایت کیفیت حسابرسی را افزایش یابد. همچنین، حسابرسی مستقل میتواند به طور موثری بر رفتار فرصتطلبانه مدیران نظارت و آنرا محدود کند و در نهایت چسبندگی هزینهها را کاهش دهد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی رفتار چسبندگی هزینهها در سه سطح بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینههای اداری، عمومی و فروش و سایر هزینههای عملیاتی و تاثیر آن بر کیفیت حسابرسی طی سالهای 1383 تا 1392 در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای آزمون فرضیههای پژوهش از آنالیز رگرسیون خطی لجیستیک استفاده شده است. نتایج حاصل از تعداد 114 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نشان میدهد که بین رفتار چسبندگی بهای تمام شده کالای فروش رفته و کیفیت حسابرسی یک رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین، نتایج این پژوهش نشان داد که بین رفتار چسبندگی هزینههای اداری، عمومی و فروش با کیفیت حسابرسی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بین رفتار چسبندگی سایر هزینههای عملیاتی با کیفیت حسابرسی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. در واقع نتایج پژوهش نشان میدهد که با افزایش رفتار چسبندگی هزینهها در هر سه سطح سه سطح بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینههای اداری، عمومی و فروش و سایر هزینههای عملیاتی، کیفیت حسابرسی کاهش یافته است.