چکیده:
"کسب و تجارت"موضوعی است که در همه جوامع بشری بوده و هست و قبل از آنکه یک موضوع
تشریعی باشد یک امر تکوینی، انسانی و بشری بوده و ادیان آسمانی بویژه اسلام در راستای اهمیّت آن به
کمک بشر شتافته، و به نظم و نسق دادن آن پرداخته. در نهجالبلاغه و دیگر مجموعه های حدیثی، مطالب
بسیار ارزشمند و دقیقی در خصوص تجارت و کاسبی به چشم میخورد. پیامبر اسلام (ص) خود به تجارت
و بازرگانی توجه داشته و در دوره جوانی با عموی خود ابوطالب به سفرهای تجاری میرفته، سپس عامل
تجاری خدیجه شد تا جائی که امانتداری و خوش رفتاری او در تجارت، باعث توجه بیشتر خدیجه به او
شد که همین امر هم مسبب ازدواج آن دو گردید. و پس از بعثت هم، خدیجه تمام ثروت و دارایی خود را
در راه اسلام هزینه نمود و باعث شکوفایی آن گردید. بدون تردید، تجارت و بازرگانی نقش عمدهای در
شکوفایی و رونق اقتصادی یک جامعه داشته، از همین روست که تجارت، در همه زمان ها، مظهر
فعالیت های اقتصادی بوده و تجّار و بازرگانان صالح و پایبند به اخلاق و ارزش ها به عنوان طبقه ارزشمند و
تاثیرگذار در پیشرفت و توسعه به حساب آمده اند.
در این مقاله تلاش شده به موضوع اخلاق و آداب "تجارت و بازرگانی" از نگاه نهج البلاغه پرداخته شود
و سیری در کلام امام علی (ع) در رابطه با این موضوع داشته باشیم
خلاصه ماشینی:
از آنجا که دنيا، شبيه بازار ميماند و انسان بطور مداوم و پيوسته در حال داد و ستد و خريد و فروش است ، چيزهايي را ميخرد و به دست ميآورد، و چيزهايي را ميفروشد و آنرا از دست ميدهد، تاجر و بازرگان معتقد در هر دو حالت به ياد خدا و در جهت خشنودي و کسب رضايت او فعاليت هاي اقتصادي خود را انجام ميدهد.
2 بنابراين تجار و بازرگانان ، همانگونه که کارشان تهيه آذوقه و نيازمندي هاي همنوعان خود در اين منزل از منازل پيش رو ميباشد بايد تلاش کنند بهترين زاد و توشه را هم براي خود و هم براي ديگران که همانا تقوي است همراه سازند، و از چيزهايي که اصلا شايستگي زاد و توشه بودن ندارند، دوري گزينند.
١- تجارت و تلاش مفيد و سودمند: trade and tried helpful ٢- نامه ٤٣/٥٣ و ٩٥ ١٨٤ حکومت وظائفي دارد از جمله : ــ فراهم آوردن شرائط کار و کاسبي، تجارت و صنعت در جامعه ــ تشويق ، ترغيب و توجه مردم به تجارت و صنعتگران و کارو کاسبي ــ برقراري امنيت تاجران ، بازرگانان ، کاسبان و صنعتگران ــ نظارت بر عملکرد آنان (نه دخالت ) طبق فرمايش امام (ع ) کار حاکم و حکومت ، نسبت به تجار و صاحبان صنايع ، توجيه ، سفارش و نظارت است نه دخالت ، کار تجارت و صنعت را بايد نوعا خود مردم انجام دهند، و حکومت شرائط و ساز و کار آنها را فراهم سازد و بر کارشان نظارت داشته باشد.