چکیده:
ظهور وامواژهها از نخستین تبعات برخورد دو جامعه زبانی است. در سالهای اخیر، پژوهشهای فراوانی در باب ماهیت و کاربرد وامواژهها در چارچوب مطالعات جامعهشناختی زبان صورت گرفته است. گاه استفاده پرتکرار و آگاهانه از وامواژهها در متون ادبی بازتاب سبک و نیت نویسنده است که باید در فرآیند ترجمه و شیوه انتقال وامواژهها به متن ترجمه لحاظ شود. پژوهش حاضر بر آن است تا، بر مبنای روشی تحلیلی-توصیفی، ضمن ذکر اهمیت وامواژهها در متون ادبی و نحوه بازنمایی آنها در ترجمه این متون، به بررسی موردی ترجمه رمان امریکایی عطر سنبل، عطر کاج نوشته فیروزه جزایری دوما بپردازد. به این منظور، تعداد 148 وامواژه از این رمان استخراج شده و شیوه ترجمه آنها به فارسی، با در نظر گرفتن سه متغیر زبان وامدهنده، حوزههای معنایی وامواژهها و راهکارهای ترجمه، مورد مطالعه قرار گرفت. دادههای پژوهش نشان میدهند که دو راهکار معادلگزینی و تعریف در اولویت انتخابهای مترجم قرار گرفتهاند و این امر اغلب به کمرنگشدن نقش فرهنگی وامواژهها و نادیدهگرفتن نیت نویسنده متن مبدا از انتخاب واژههای غیرانگلیسی منجر شده است.
خلاصه ماشینی:
به اين منظور، تعداد ١٤٨ وام واژه از اين رمان استخراج شده و شيوة ترجمۀ آن ها به فارسي، با درنظر گرفتن سه متغير زبان وام دهنده ، حوزه هاي معنايي وام واژه ها و راهکارهاي ترجمه ، مورد مطالعه قرار گرفته است .
داده هاي پژوهش نشان ميدهد دو راهکار معادل گزيني و تعريف در اولويت انتخاب هاي مترجم قرار گرفته اند و اين امر اغلب به کم رنگ شدن نقش فرهنگي وام واژه ها و ناديده گرفتن نيت نويسندة متن مبدأ از انتخاب واژه هاي غيرانگليسي منجر شده است .
بـه عبـارت ديگر، پرسش اصلي پژوهش اين است که چنانچه مترجم در ترجمۀ اثر ادبي با وام واژه هـايي از زبان دوم مواجه شود، با فرض اينکه اين واژه ها و گـاه در مـواردي سـاختارها به عمـد توسـط مؤلف متن اصلي انتخاب شده باشند، چطور ميتوان / بايد بيگانگي واژه هاي مـتن اصـلي را بـه زبان مقصد (در اينجا فارسي) منتقل کرد.
بر اين اساس ، پژوهش حاضر برآن است تا با درنظـر گـرفتن سـه متغيـر زبـان وام دهنـده ، حوزه هاي معنايي وام واژه ها و راهکارهاي ترجمه ، شيوة بازنمايي وام واژه ها در ترجمـۀ فارسـي رمان عطر سنبل ، عطر کاج را تحليل و بررسي کند.
در آخرين گام ، راهکارهاي استفاده شده براي ترجمۀ وام واژه هاي متن اصلي به زبان فارسي در ده طبقه معرفي شد و بسامد کاربرد هريک برمبناي زبان وام دهنده و حوزة معنايي آن مورد مطالعه قرار گرفت .