چکیده:
آینه از دیرباز در زندگی انسان، جایگاه والایی داشته است. مطالعة پیشِ رو، بیانگر این حقیقت است که انسان، همواره از آهن و سنگ و فولاد، آینهای ساخته تا او را در جشن و سرور و جنگ و نبرد و طب و هنر و زیبایی به کار آید. دورة صفوی، روزگار طلاییِ رونق آینه و عصر رواج و شکوفایی مشاغلِ مربوط به آن است. در این عهد، با ورود آینههای بلوری به عرصة معماری، محملهای تازهای بر کارکردهای آینه افزوده شده و نقش آینه ، در زندگیِ مردم برجستهترگردید. شغل آینهداری نیز، با استفاده از مهارتهای جرّاحی و دلّاکی، به مرتبة پزشکی، ارتقاء یافته و موجب اعجاب و شگفتیِ جهانگردانِ خارجی شد. در این روزگار با توسعة صنعت آینهکاری، منصب «آینهسازباشی» بهعنوان منصبی نو، وارد تشکیلاتِ دربارِ صفوی گردید. چنین تحوّلاتی، دستمایة خلقِ مضامین زیبایی با موضوع آینه در آثار سخنورانِ آن عصر شد که پیش از این در ادبیّات ما تا این حد بیسابقه می نماید.
پژوهش حاضر، محصولِ مطالعة کتابخانهای و بررسیِ بیش از دویست عنوان از متونِ ممتاز ِنظمونثر و منابع مهمّ تاریخِ عصر صفوی است و سعی دارد با تحلیلوتوصیفِ شواهد و یافتهها، افقهای نوی را در حوزۀ آینه و منصب آینهداری بنمایاند.
خلاصه ماشینی:
صـاحب «بهـار عجم » آينه دان را کيسه يا خانۀ چوبي داند که آينه در آن مي نهاده اند و ايـن بيـت از خواجـه آصـفي را ذکر نموده است : آورد پي زينـت رخسـار و دو چشـمت مشـــاطۀ حســـن ، آينـــه و آينـــه دان هـــا صائب نيز در تأييد اين مدعا مي گويد اگرچه معشـوق ، ابـزار تجمـل و خـودآرايي در اختيـار دارد نيازي بدان ها نيست ، چرا که عصمت و عفاف او زيبايياش را بيشتر مي نماياند: حسن از پردة نـاموس شـود رسـواتر ورنــــه آن آينــــه رو آينــــه دان هــــا دارد (صائب ،١٣٩١: ١٥٩٧/٤) در روزگار صفويه براي نخستين بار با ورود آينه هاي شيشه اي و بلوري از اروپا بـه ايـران ، اوضـاع متحول گرديد؛ اما نه چنان دفعي که طومار اين صنعت را به يکباره درنوردد، چرا که در آينه هاي فلزي ، مقدار زيادي نقره به کار ميرفت که ازنظر شفافيت با آينه هاي بلوري، پهلو ميزد ضمن اينکه بـرخلاف آينه هاي بلور وارداتي، که لايۀ قلع و جيوة پشت آن در هواي خشک ايران خيلي زود ريخته و به علت ناآگاهي از روش تعمير، آينه بدون استفاده ميماند آينه هاي فلـزي، بـا کمـي پـودر سـمبادة نـرم ، جـلا مييافت و به علت دوام و استحکام ، محبوبيت بيشـتري داشـت (شـاردن ، ١٣٧٥: ٦٠٣/٢) بيـت زيـر از قاآني، شاعر عصر قاجار، مؤيد اين حکايت است که کار استفاده از آينه هاي فلـزي، بـه روزگـار او نيـز رسيده است : زنــگ زدايــي ز روي آينــه تــا کــي؟ آيينــۀ روئــين کــي زنــگ غــم بزدايــد؟ (قاآني،١٢٧٧: ٨٢٥) آينه هاي بلور وارداتي، به لحاظ قطر و ضخامت زيادي کـه داشـت بـه آينـۀ سـنگي معـروف بـود.