چکیده:
زیباییشناسی از قدیم مفهومی فلسفی برای درک هنر بوده است اما در عصر دیجیتال با مفاهیم مختلف فلسفی,
روانشناسی و جامعهشناسی همراه شده است. فلسفه هنر و زیباییشناسی در عصر دیجیتال به علت تغییراتی که بهواسطه
گسترش فناوری تغییر کرده استء لذا تاثیر آن در مدیریت آموزشی شروع توجه به زیباییشناسی بهعنوان یک شاخه از
فلسفه و با مفهومی مدرن را باید در نظریات کانت" جستجو کرد. پس از او اندیشمندان عصر مدرن به زیباییشناسی
بهعنوان یک شاخه از فلسفه پرداختند. فلسفه پستمدرن هم در زمینه زیباییشناسی دست به بازتعریفهایی زد. هدف
این پژوهش؛ تبیین ماهیت زیباییشناسی و تجربه هنری در دوران شکوفایی فناوری دیجیتال با رویکردی بر مدیریت
آموزشی در دبیرستانهای شهر بندرعباس است. در این پژوهش مروری بر نظریات مختلف در رابطه با فناوری انجام
شده و بخشهایی از نظریات فلاسفه در رابطه با زیباییشناسی و مدیریت آموزشی مورد توجه قرارگرفته است. بنیامین؟
به هنر در دوران شکوفایی فناوری توجه کرده است. به عقیده او کارکرد هنر با بروز امکان تکثیرپذیری مکانیکی تغییر
کرده است. یل پستمن* به وضعیت انسان در دوران سلطه فناوریها پرداخته است او فرهنگ این دوران را فرهنگ
تکنوپولی نامیده و معتقد است در این دوران انسانها مقهور فناوریها هستند. یافتههای پژوهش نشان میدهد در این
عصر ازیکطرف اثر هنری کارکردهایی متفاوت یافته و بجای کارکردهای آیینی؛ اکنون کارکردهای نمایشی دارد؛ اما از
سوی دیگر تاثیرگذاری هنر در این تکثیر بیشازحد نابود میشوند. لذا تاثیر آن بر مدیریت آموزشی دو چندان میگردد. در
این عصر همزمان که جامعه مقهور تسلط فناوری است این تسلط و تاثیر بر تجربههای هنری تاثیرگذار بوده است. لذا
آمکان دارد دانشآموز هنرمند تحت سلطه فناوری دست به تولید آثار هنری بزند.
خلاصه ماشینی:
توضيح کيفيت ها و راه هاي تجربه انسان در برابر يک شي زيبا يا اثر هنري تعيين اينکه مفاهيم زيبايي و هنر معاني ديگري جز معناي ذهني دارند يا نه همگي از مباحث زيباييشناسي به شمار ميآيند» (پاکباز، ٢٨٧:١٣٨٥) امروزه با شکل گيري چند رسانه اي ها با ترکيب صدا، نور، حرکت و تصوير به کمک رايانه ها و امکان ايجاد حرکت در فضا با استفاده از ابزارهاي مکانيکي ، الکتريکي و الکترونيکي ، هم زمان با خلق آثار هنري با شيوه ها و تکنيک هاي سنتي خاص هر شاخه هنري ، مرز دقيق ميان قالب هاي بيان هنري ازميان رفته و ارتباط رسانه هاي متفاوت يا ترکيب آن ها چنان است که ناگزيريم بسياري از آثار امروزي را به جاي ناميدن با نام هنري خاص (مثلا اثر نقاشي ، عکس ، گرافيک و غيره ) زير عنوان کلي هنر ديداري تجسمي (Visual Arts) طبقه بندي کنيم ؛ هم اکنون خلق هزاران و شايد بينهايت از خطوط و اشکال مبتني بر الگوريتم در سامانه هاي ديجيتالي ميسر است .
امکانات ابزاري عصر ديجيتال ، رسانه اي شدن فرهنگ و گسترش فناوري هاي ارتباطي جديد، توسعه اينترنت و ماهواره ها با ايجاد امکان نفوذ ديد مخاطب عام و تأثير بر جامعه باعث ايجاد رويکردهاي جديدي در تبيين ماهيت تجربه هنري و زيباييشناسي ميان دانش آموزان شده است .