خلاصه ماشینی:
"ولی طفل از آن سردرنمیآورد،با خود میاندیشد چرا مادر که چشمه جوشان محبت،شادی و گرمی بود اینچنین بدخواه شده و او که بهر خواهش و تمنای کودک جامه عمل میپوشاند اینک چرا موضع خصمانه گرفته است و این امر خود زمینهساز بسیاری از نابسامانیهای فکری و بعدها رفتاری کودک است.
اختلافی که از این پس پدید میآید در دو جهت قابل بررسی است: 1-یا باید والدین روش تحکم آمیزتری را اعمال نمایند که در آنصورت مقاومت و منفیگرائی کودک هم بیشتر میشود و این خود سبب پیدایش دور و تسلسل در خشونتها میشود و ممکن است کار به جائی بینجامد که زمینه را برای انفجار فراهم آورد و یا او را موجودی بیشکل و بیحال بسازد.
در چنین صورتی کودک بین علاقهای که او را به والدینش میپیوندد و دلتنگیهائی که از ممانعت آنها دارد مبارزه میکند و اگر واقعا والدین خود را دارای روابط حسنه با خود بیابد تسلیم میشود و لا اقل با اجازه گرفتن در آن راه اقدام مینماید."