چکیده:
سابقه و هدف: اگرچه دین در قرن بیستم مانعی برای پیشرفت جوامع بشری و نشانهی کهنهپرستی محسوب میشد؛ بهطورکلی، برای فرد دینداری که خود را در حمایت همهجانبهی خداوند میبیند، احساس آرامش و لذت معنوی عمیق به همراه دارد. ازاینرو، سوالی که مطرح میشود این است که با توجه به تفاوت نگرشهای موجود، آیا بهواقع دین میتواند در تقویت سلامت روان افراد موثر باشد؟ هدف پژوهش حاضر این بود که ضمن مطالعهی رابطهی سلامت روان و دینداری، گسترهی پراکندهی نتایج مطالعات این حوزه را نیز بررسی کند.
روش کار: روش این پژوهش فراتحلیل بود و در گروه پژوهشهایی قرار دارد که بر بازنگری سامانمند تکیه میکند. بازنگری سامانمند در پی استقرار و ترکیب پژوهشها و شواهدی است که بر پرسش خاصی تمرکز دارد. جامعهی آماری تحقیق حاضر، مقالات علمی-پژوهشی مرتبط با موضوع بود که در فاصلهی زمانی سالهای ۱۳۸۰ تا اوایل سال ۱۳۹۵ منتشر شده بود. ابتدا مطالعهیی مقدماتی انجام و بعد از آن دادهها گردآوری شد. اعتبار پژوهشهای منتخب نیز بسیار مطلوب به دست آمد (۹۹/۰)؛ البته اعتبار در مطالعات ایرانی به میزان بسیار کم، از مطالعات لاتین بیشتر بود. نویسندگان مقاله هیچگونه تضاد منافعی گزارش نکردهاند.
یافتهها: سلامت روان، شادی و رضایت از زندگی، ازجمله موضوعاتی هستند که در مقالات ایرانی بسیار تکرار شدهاند و ناهمگنی متغیّرها بهنسبت پایین است. در پژوهشهای لاتین تاثیر دینداری بیش از همه بر سلامت، کیفیت زندگی و افسردگی مطالعه شده است. تغییر و تنوع متغیّرها در مطالعات لاتین بیشتر از مطالعات ایرانی است. یافتهها نشان میدهد حدود ۳۴ درصد از کل مقالات، شدت تاثیر را کم، ۳/۳۴ درصد زیاد و ۴/۳۱ درصد نیز آن را متوسط برآورد کردهاند.
نتیجهگیری: شدت تاثیر دینداری در مقالات ایرانی بیشتر ارزیابی شده است. یکسان بودن شدت تاثیر کم و زیاد در پژوهشهای ایرانی نشان میدهد هنوز در این زمینه نیازمند پژوهشهای متنوعتری هستیم.