چکیده:
در تاریخ معاصر ایران، رابطه ایران و ایالات متحده آمریکا از اهمیت به سزایی برخوردار بوده است. در این مورد، نویسندگان مقاله، به شناسایی عوامل نقش آفرین در روابط بین دو کشور پرداخته و آنرا از منظر «نظریه پیوستگی» جیمز روزنا، مورد بررسی قرار داده اند. بنابراین سوال مطرح شده در این مقاله این است که چه عوامل و متغیرهایی باعث آغاز و همچنین گسترش روابط، بین ایران و ایالات متحده آمریکا از آغاز تا سال 1325 گردید. تلاش شده است که در قالب نظریه پیوستگی جیمز روزنا به این سوال این چنین پاسخ داده شود که آغاز رابطه می بایست با متغیرهای داخلی)فرد، نقش، دیوانسالاری، جامعه( و گسترش روابط، علاوه بر متغیر فوق، با استفاده از متغیر خارجی )نظام بین الملل و منافع فزاینده آمریکا در ایران( مورد بررسی قرار گیرد.با بررسی دقیق روابط دو کشور به خوبی می توان منافع روز افزون آمریکا در ایران را مورد شناسایی قرار داد.
خلاصه ماشینی:
تلاش شده است که در قالب نظريه پيوستگي جيمز روزنا به اين سوال اين چنين پاسخ داده شود که آغـاز رابطـه مي بايست با متغيرهاي داخليفرد، نقش ، ديوانسالاري، جامعه و گسترش روابط ، علاوه بر متغير فوق ، با استفاده از متغير خارجي نظام بين الملل و منافع فزاينده آمريکا در ايران مورد بررسي قرار گيرد.
پژوهشگر در پي شناخت بيشتر موضوع ، عوامل نقش آفرين در اين رابطه را، اينچنين تقسـيم بندي نموده است : الف : متغيرهاي داخلي:٥- جهت گيري قدرت سوم ١ در بين مقامات ايرانـي ،متـاثر از فشـار روز افـزون روس و انگليس ٣- تاثير قوه مجريه و مقننه و همراهي اين دو در گرايش رابطه با آمريکا به علت اقتصاد نابسامان کشور ٢- نگرش مثبت مردم به آمريکا به دليل عدم سابقه استعماري اين کشور ب : متغير هاي خارجي:٥- منافع ملي آمريکا«ژئوپولوتيک - نفت » ٣- رقابت ايـن کشـور بـا انگلـيس و شوروي ٢- استقلال در سياست خارجي در واقع اين شاخص ها با متغيرهايي که جيمز روزنا ارائه کرده است هماهنگي دارد.
با توجه به مطالبي که ذکر آن رفت و در پيوند اين عوامل با متغيرهاي جيمز روزنا، بايد متغير هاي دخيل در رابطه ايران و آمريکا را، به دو دسته داخلي و خارجي تقسيم نمود.
با توجه به سير تاريخي روابط دو کشور در اين چارچوب ، به خوبي مي توان دريافت که منافع رو به رشد آمريکا در ايران ، از مهمترين عوامل گسترش روابط و علاقـه منـدي آمريکاييهـا بـه ايـران بـوده است .