چکیده:
امروزه مشارکت سیاسی،یکی از شاخصه ای عمده و اصلی نوسازی و توسعه سیاسی و اجتماعی به شمار می رود، اگر مشارکت سیاسی را روندی مبتنی بر بهره مندی خردمندانه از فرصت ها و منابع و شرکت آگاهانه و داوطلبانه افراد در تعیین سرنوشت خود با هدف ایجاد جامعه این و در جهت دستیابی به کرامت انسانی،تامین و رفاه اجتماعی(سلامت و بهداست، اشتغال، آموزش، تامین اجتماعی و...) بدانیم. آنگاه در مشارکت سیاسی عوامل مختلف ،سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، محیطی، رفاهی،
تامین اجتماعی، شادکامی،و ...، اثر گذار هستند.لذا براساس نظریه گزینش عقلانی هابرماس، این نوشتار به دنبال یافتن تاثیر رفاه اجتماعی برمیزان مشارکت سیاسی شهروندان است. اگر بپذیریم که دستیابی به مشارکت سیاسی و میزان توسعه رفاه اجتماعی ارتباط، تاثیرگذاری و همپوشانی با یکدیگر دارند.آنگاه سوال اصلی این نوشتار این خواهد بود که رفاه اجتماعی چه نقش و تاثیری بر میزان مشارکت سیاسی شهروندان دارد؟ فرضیه مطروحه در پاسخ به سوال این است که بین میزان افزایش یا کاهش رفاه اجتماعی و میزان مشارکت سیاسی افراد جامعه رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد، روش مورد استفاده در این
مطالعه )جمع آوری اطلاعات(کتابخانه ای است و از روش توصیفی تحلیلی برای بررسی و تجزیه و تحلیل یافته ها استفاده شده است.
خلاصه ماشینی:
تعاريف و مفاهيم ـ مشارکت سياسي٩: اين واژه در مفهوم عام خود به ميزان شرکت اقشار مختلف مردم در موضوعات سياسي اتلاق مي شود(رحيق اغصان ،علي،١٣٨٤ ،٢٨٧) همچنين مشارکت سياسي يکي از معيارهاي مهم توسعه سياسي است که همواره نقش موثري در برقراري ثبات سياسي ايفا نموده و سياستمداران آن را يک ضرورت دانسته اند(حسين آبادي،مهدي،١٣٩٦، ٨٤) و يا عبارت است از آن دسته فعاليت هاي ارادي و اختياري که اعضاي يک جامعه در آن مشارکت ميکنند تا به وسيلۀ آن در انتخاب حاکمان و سياستمداران شرکت کنند و به طور مستقيم يا غير مستقيم در سياستگذاريهاي عمومي مشارکت ميکنند(آفتاب آنلاين ،يکشنبه ٢٤ آذر ١٣٨٧) ، مشارکت بحث بسياري از انديشمندان و دست اندرکاران بويژه در زمينه هاي مسائل اقتصادي،اجتماعي و سياسي قرار گرفته است به گونه اي که به نظر برخي انديشه گران محور اساسي توسعه همه جانبه بر مشارکت کليه نيروها استوار است (متين ،نعمت اله ،١٣٧٧ ، ٤٤).
، طي ساليان اخير مفهوم رفاه به صورت جدي مورد توجه جامعه شناسان ،اقتصاددانان و ساير رشته هاي مرتبط با توسعه قرارگرفته و شناخت الگوها و ابعاد آن يکي از مولفه هاي اساسي برنامه اجتماعي و اقتصادي تلقي شده است ١٧ ( ابراهيمي،مهدي،١٣٩٤، ٢٦)١٨، شاخص هايي که در ايران توسط کارشناسان ومحققان به کارگرفته شده است عبارتند از:آموزش و پرورش ،بهداشت و درمان ،تغذيه ، مسکن ، اشتغال ، جمعيت ونيروي انساني،درآمدوهزينه ،تامين اجتماعي و شاخصهاي فرعي نيز:گذران اوقات فراغت و دسترسي به تسهيلات فرهنگي،محيط زيست و امنيت فرد در برابر تجاوزات مالي و جاني(زاهدي اصل ،١٣٨٨: ١١٧) ـ رفتار سياسي: به هر گونه مشارکت و درگير شدن فردي و جمعي در فرايند سياسي يا هر فعاليتي اطلاق مي شود که در ارتباط با حکومت يا سياست ،پيامد سياسي داشته باشد.