چکیده:
زمینه: رهبران مخرب و غیراخلاقی با غفلت از استانداردهای اخلاقی و انسانی، میتوانند سازمانها و کارکنان آنها را بهصورت منفی تحت تاثیر قرار دهند. این تاثیر منفی در صورت ادامه میتواند موجب افت کارایی و عملکرد کارکنان و سازمانها شود. این پژوهش با هدف بررسی الگوی ساختاری رابطه رهبری مخرب با فرسودگی هیجانی و عملکرد شغلی اجرا شد.
روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان نیروگاه حرارتی شرکت سهامی ذوبآهن اصفهان (1000 نفر) تشکیل دادند که از بین آنها 314 نفر به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رهبری مخرب، پرسشنامه فرسودگی هیجانی و پرسشنامه عملکرد شغلی بودند. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگوسازی معادله ساختاری (SEM) مورد تحلیل قرار گر فتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین رهبری مخرب با فرسودگی هیجانی رابطه مثبت و معنادار (01/ 0> p)، ولی بین رهبری مخرب با عملکرد شغلی رابطه منفی و معنادار (01/ 0> p) وجود دارد. همچنین بین فرسودگی هیجانی و عملکرد شغلی نیز رابطه منفی و معنادار بهدست آمد (01/ 0> p). نتایج حاصل از الگوسازی معادله ساختاری (SEM) نشان داد که رهبری مخرب هم بهطور مستقیم و هم بهطور غیرمستقیم از طریق فرسودگی هیجانی با عملکرد شغلی دارای رابطه معنادار (05/ 0> p) است. همچنین نتایج نشان داد که فرسودگی هیجانی متغیر واسطهای پارهای در رابطه رهبری مخرب با عملکرد شغلی است.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد که رهبری مخرب میتواند طی یک سلسله روابط چندسطحی موجب بروز علایم فرسودگی هیجانی و بهدنبال آن افت عملکرد کارکنان شود.
خلاصه ماشینی:
رابطه بین رهبری غیراخلاقی و مخرب با فرسودگی هیجانی و عملکرد شغلی نرجس اسدی، دکتر محسن گلپرور* گروه روانشناسی صنعتی و سازمانی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان) (تاریخ دریافت:2/8/96،تاریخ پذیرش:3/10/96) سرآغاز مدیران و سرپرستان در سازمانها میتوانند بهطور ویژهای برای کارکنان و زیردستان خود در ابعاد مختلف روانی و اجتماعی مخرب و غیراخلاقی رفتار کنند.
ایده اصلی که بر مبنای رویکرد رخدادهای عاطفی و هیجانی برای این پژوهش در نظر گرفته شده، این است که رهبری مخرب و غیراخلاقی به عنوان یک سبک رهبری منفی4 که توان بالایی دارد تا در کوتاهمدت تا بلندمدت آسیبهای جدی به کارکنان و سازمان هر دو وارد کند، علاوه اینکه بهطور مستقیم (به دلیل تمرکز رهبران مخرب بر اهدافی به غیر از اهدافی که برای سازمان و کارکنان مفید است) میتواند موجب تضعیف عملکرد شغلی کارکنان شود، با ایجاد فرسودگی هیجانی نیز قادر است تا سطح عملکرد شغلی کارکنان را بهطور غیرمستقیم (به صورت واسطهای و از طریق افزایش فرسودگی هیجانی) بیش از پیش تضعیف نماید.
بنابراین همسو با روندهای نوین پژوهشی مبنی بر نقش فرسودگی هیجانی در رابطه بین سبک رهبری سرپرستان با عملکرد شغلی، و با توجه به اینکه در ایران در حوزه رابطه ساختاری رهبری مخرب و غیراخلاقی با فرسودگی هیجانی و عملکرد شغلی دانش علمی قابل توجهی وجود ندارد، در این پژوهش الگوی نظری و مفهومی پژوهش حاضر در نگاره 1 ارائه شده است.
Preventing model of job stress, emotional exhaustion and deviant behaviors through management, leadership and ethical values.