چکیده:
زیارت اربعین یعنی چهلمین روز شهادت امام حسین (ع) که فقط مختص ایشان و پیاده بودن آن سفارش موکد معصوم (ع) می باشد، از عاشورای سال ۶۱ هجری قمری تاکنون همواره برپا بوده است. در سال های اخیر، زیارت اربعینیه، تبدیل به بزرگ ترین اجتماع انسانی و پدیده ای بی نظیر در جهان شده است به طوری که برخی صاحب نظران آن را معجزه الهی زمانه می دانند.
کنشگران انسانی در اربعین از جهات مختلف دارای تنوع بالایی هستند و در مدت حضور در پیاده روی اربعین رفتارهای جدیدی دارند و هنجارهای مشترکی را رقم می زنند. در این مقاله سعی شده است رفتار مردم عراق و خادمان در میزبانی از زائران اربعینی از دیدگاه و تجربه زیسته زائران روایت شود. نوع تحقیق کیفی و از سنخ مردم شناسی است. روش گردآوری داده ها مشاهده مشارکتی و مصاحبه فردی و گروهی می باشد که پژوهشگران با بهره گیری از آن ها و حضور چندین باره در این پیاده روی و مشارکت در آن، مشاهدات و یافته های خود را دسته بندی و ارائه می نمایند. یافته های تحقیق شامل سه مضمون یا مقوله اصلی سنت، برکت و محبت است. به عبارت دیگر، زائران، رفتار مردم عراق و خدمت بی منت آن ها به زائران در پیاده روی اربعین را به سنت (ریشه های سنتی آن مردمان از جمله رسم ایشان در مهمان نوازی)، برکت (درخواست خیر و برکت از ائمه (ع) به خصوص امام حسین (ع) برای رزق و زندگی خود) و در نهایت محبت بی منت (سرسپردگی و دلدادگی به امام (ع) بدون هیچ گونه چشم داشتی نسبت به خدمت) نسبت می دهند.
خلاصه ماشینی:
از جمله این ایام، زیارت اربعین اسـت کـه در حـدیثی از حضـرت امـام حسـن عسگری (ع) از نشانه های پنجگانه مؤمن دانسته شده است ١؛ حرکت پیاده برای زیـارت کربلا در طول سالیان متمادی در بین مردم بـه خصـوص مـردم عـراق مرسـوم بـوده و توسط علما و مجتهدین نیز در طی سده های مختلف رهبری میشده اسـت .
یافته ها یافته های پژوهش در دو بخش ارائه میشود؛ ابتدا سیمای پیادهروی اربعین شامل مسیر، جمعیت ، نمادها، موکب ها، کنشگران ترسیم شده و بعد نتـایج تحلیـل مصـاحبه ها کـه شامل سه مضمون سنت ، برکت و محبت است تشریح و تبیینمی شود.
تجربه زیسته زائران و ادراک آنان از رفتار خادمان در اربعین گویای این است که اگرچه رنگ و بوی فرهنگ عربی در ظاهر این پدیده مشهود و برکت خواهی از امام بـرای زنـدگی جاری در نیت میزبانان ملموس است ؛ ولی همه این ها در بطن یک باطن عمیـق اعتقـادی و بنیادین معنا می گیرند و آن «جاذبه نورانی امام در تقویت محبت و مودت عمیـق ایـن مـردم به امام » است که باعث معناداری همه کنش ها در سطوح گوناگون آن اعم از همه سنت ها و خدمت ها، همه خواستن ها و نخواستن ها، همه گذشت ها و فداکاریها، همه رهاشدگیها از تعلقات و همه دلدادگی ها و وصل شدنها به اصل ها میشود و پیوندی با امام ایجاد می کند که فرای همه این هاست و آن چیزی جز سرسپردگی و دلدادگی محض به امـام نیسـت .