چکیده:
ایرانیان از دیرباز، مناسبات عمیقی با مردمان سرزمین های گوناگون داشته و در راستای گسترش مولفه های عمیق فرهنگ و تمدن ایرانی، از گذشته های بسیار دور به سفرهای مخاطره آمیزی دست یازیده اند. این مهاجرت ها که در طول تاریخ ایران همواره با آن مواجه بوده ایم، نتایج درخشانی به دنبال داشته است؛ به گونه ای که امروزه ردپای تمدن و فرهنگ ایرانی در مناطق مختلف جهان به چشم می خورد.
مهاجرت تاریخی گروهی از شیرازی ها به سواحل و جزایر شرق آفریقا که حدود یک هزار سال پیش صورت گرفت، یکی از سازمان یافته ترین این سفرها بوده است. این سفر که به سرپرستی یکی از شاهزادگان آل بویه و با هدف گسترش تجارت با مردمان این سرزمین انجام گشت، موجب استقرار دایمی گروهی از ایرانیان در منطقه ای وسیع در شرق و جنوب آفریقا شد. این ایرانیان پس از جای گرفتن در محیط جدید، به تدریج طی ایجاد مناسبات دوستانه با بومیان این مناطق، جلوه هایی از آموزه های فرهنگی- تمدنی ایران را در بخش هایی از کشورهای امروزین تانزانیا، کنیا و کومور بر جای نهادند.
در این مقاله، برخی از مولفه های به یادگار مانده از این شیرازی ها در سواحل و جزایر شرق آفریقا همچون بزرگداشت عید نوروز، سال هجری شمسی، معماری ایرانی، تاثیرپذیری زبان بومی شرق آفریقا از فارسی و برخی از آداب و رسوم ایران که امروزه در زمره بخشی جاودانه از آداب و رسوم و سنت های مردمان شرق و جنوب شرق آفریقا جای گرفته اند، بررسی شده اند.
خلاصه ماشینی:
"در این میان،این سؤال مطرح است که آیا ایرانیان شیرازی الاصل مهاجر به اینسرزمین به طور هدفمند در صدد گسترش فرهنگ و تمدن ایران در بین بومیانی که درمقابل آنان از درجه تمدنی بسیار پایینتری برخوردار بودهاند،برآمدهاند یا اینکه این امربه صورت غیر مستقیم و تدریجی صورت گرفته است؟در پاسخ باید گفت همانگونهکه مهاجرت ایرانیان بازرگان در قرون میانه به مناطقی همچون چین،خاور دور وآسیای میانه،نتایج درخشانی در گسترش فرهنگ و ادب ایران زمین در این مناطق بهدنبال داشته،شیرازیان مهاجر به شرق آفریقا که سودای تجارت در سر داشتهاند نیزهمچون سایر موارد،فرهنگ را در کنار تجارت مورد توجه خویش قرار داده و بابهرهگیری از توانمندیهای تجاری خود،موجبات بسط و گسترش تمدن و فرهنایران را در این سرزمین فراهم آوردهاند.
در وقایعنامه کیلوا نیزبه طور مستقیم به زبان سواحیلی پرداخته نشده است؛ولی نحوه استقرار شیرازیان درسواحل و جزایر شرق آفریقا و ارتباط آنان با بومیان که به سهولت صورت گرفته است،نمایانگر نقش آنها در پیدایش این زبان و یا تأثیرات محتوایی بر آن است(والد،1987:991)با توجه به این اظهارات،در مجموع میتوان نتیجه گرفت که زبان سواحیلیاگرچه مدتهای طولانی پیش از ورود اعراب،به صورت زبانی از گروه زبانی بانتو درشرق آفریقا وجود داشته و مورد استفاده بومیان قرار میگرفته است،ولی پس از وروداعراب به سواحل شرق آفریقا(که از قرون اولیه میلادی آغاز شده)،به تدریج استحکامیافته و مهاجرت شیرازیان به این منطقه نیز موجب غنا و استواری هرچه بیشتر آن شدهاست."