چکیده:
وجود حرکت در طبیعت، امری بدیهی است اما جهت و غایت آن چیست؟ بین متفکرین اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از پیش سقراطیان، وجود طبیعت را اتفاقی و تصادفی میدانند و غایتی برای آن، قایل نبودند. در مقابل، کسانی هستند که هدفمندی را منحصر در موجوداتی میدانند که دارای شعور و ارادهاند. طبیعت فاقد این دو ویژگی است، پس جهتدار و غایتمند نیست. ملاصدرا غایت را منوط به شعور واراده نمیداند. از نظر او، حرکت در سراسر طبیعت، جهتدار و غایتمند است، زیرا بین علت غایی و غایت تفاوت وجود دارد. وایتهد، عنصر اصلی تشکیلدهنده طبیعت را پویش میداند و با اصول و مبانی خود، طبیعت را در تحول و سیلان میداند. او برای طبیعت، نظم قایل است و از این راه، پی به وجود خدا میبرد. لذا حرکت در فلسفه پویشی، جهتدار و هدفمند است. دو فیلسوف شرق، غرب با اصول و مبانی مختلف، توانستهاند در باب غایتمندی و جهتداری حرکت، به همدلی و همزبانی دست یابند.
The existence of motion in nature is an evident matter but there is disagreement among thinkers on its direction and purpose. Some of those living prior to Socrates considered nature as accidental and denied any purpose for it. In contrast, some regard purposiveness as exclusive in creatures with intelligence and will-power. Nature lacks these two characteristics, so it is not directed and purposeful. Mulla Sadra does not view purpose as dependent upon intelligence and will-power. In his opinion, motion in all nature is directed and purposeful, because there is difference between ultimate cause and purpose. Whitehead considers the constituent of nature to be process and with his principles views nature in motion and flowing. He considers orderliness for nature and in this way discovers the existence of God. Thus, motion in nature is a directed and purposive. The two philosophers of East and West have been able to achieve empathy and rapport in terms of purposiveness and directiveness of motion.
خلاصه ماشینی:
بررسی تطبیقی غایتمندی در حرکت جوهری ملاصدرا و حرکت در طبیعت وایتهد* چکیده وجود حرکت در طبیعت، امری بدیهی است، اما در مورد جهت و غایت آن میان متفکرین اختلاف نظر وجود دارد.
او عامل اراده و ادراک را دلیل غایتمندی موجودات نمیداند و با تبین حرکت جوهری ثابت میکند هر فاعلی در فعل خود دارای غایت است و فعلی که محقق میشود، هدفمند خواهد بود.
اما جهت و غایت آن چیست؟ آیا میتوان گفت فاعل در تمام افعالش هدف دارد؟ و آیا هر فعلی در طبیعت هدفمند است؟ در بحث حرکت روشن شد که برای تحقق آن، شش امر لازم است: مبدأ (مامنه الحرکه)، منتهی (ما الیه الحرکه)، محرک (ما عنه الحرکه)، مسافت (ما بهالحرکه)، موضوع (ما له الحرکه) و زمان (ما فیه الحرکه).
(ملاصدرا، 1383، 2: 279) بنابراین غایت مرا دربرمیگیرد که دارای ادراک و اراده باشند، اما موجودات طبیعی از جمادات و نباتات و حیوانات از قلمرو آن خارج هستند؛ زیرا میان غایت و فعل ارتباط ضروری وجود ندارد.
(همان:279) ملاصدرا معتقد است تمام افعالی که در طبیعت اتفاق میافتد، دارای هدف هستند و در طبیعت میان غایت و فاعل، ربط ضروری وجود دارد، همانطوری که در بحث علت و معلول گفته شده است: الشی مالم یجب لم یوجد (شئ تا به حد وجوب نرسد، ایجاد نمیشود).
علت غایی موجودات طبیعی بر مبنای حرکت جوهری ملاصدرا میان غایت و فعل و فاعل ارتباط ضروری قائل است.