چکیده:
مسئلة شان اخلاقی، از مباحث مهم فلسفة اخلاق است. با وجود اختلاف در جوانب گوناگون این مسئله، همة صاحبنظران بر این امر متفقاند که انسان واجد شان اخلاقی است. مسئلة اصلی در این پژوهش، این است که با پذیرش تشکیکی بودن شان اخلاقی، ایمان چه نقشی در تعیین سطح و درجة شان اخلاقی انسان دارد. بنا بر آموزههای اسلامی، ایمان در تعیین مرتبة وجودی انسان نقش اساسی ایفا میکند. کسی که منکر خدا یا رسول یا قیامت است، از دیدگاه اسلام در مراتب نازلة وجودی قرار دارد. ایمان خود امری مشکک است که شدت و ضعف میپذیرد و ازآنجاییکه مراتب انسانیت دایرمدار مراتب ایمان است، مراتب مختلف ایمان مراتب مختلفی از انسانیت را بهدنبال دارد. این مراتب مختلف انسانی، مراتب تشکیکی شان اخلاقی انسان را تشکیل میدهد که بر اساس آن وظایف فاعلهای اخلاقی در برابر انسان تعیین میشود. برایناساس، بیایمان از حداقل حقوق اخلاقی برخوردار است؛ ولی مومن حقوقی بهمراتب بالاتر دارد و متناسب با مرتبة ایمانش شان اخلاقی او نیز تغییر میکند. مومنی که ملکة پرهیزگاری در او استقرار یافته است و از گناه اجتناب میکند، نسبتبه مومن فاسقی که چنین ملکهای در او متجلی نشده است، از منزلت اخلاقی والاتری بهرهمند است. روش گردآوری مطالب کتابخانهای بوده و ارزیابی دادهها به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است.
The question of moral dignity is one of the important debates of moral philosophy. Despite differences in this issue, all experts agree that human beings have a moral dignity. The question now is, how does faith play a role in determining the stage and degree of one's moral stage, by accepting the issue of moral dignity? Islamic teachings hold that faith plays a central role in determining the existential stages of humanity. In this context, anyone who denies God or the Apostle or the Resurrection is at the lowest existential stages. Faith itself has an equivocal nature that accepts strengths and weaknesses, and since the degree of humanity depends on the degree of faith, the stages of faith also follows the stages of humanity. The various stages of humanity constitute the stages of the human moral dignity, which determine the duties of moral activists before man. Accordingly, the unbeliever has the lowest level of moral rights, but the believer has a much higher legal rights, which, his moral dignity, also changes in accordance to his moral dignity. Using a descriptive-analytical method, the finding of this research shows that, a believer whose piety is established in his soul and hence avoids sin, in comparison with a fasiq believer who has not such stability in his soul, enjoys a higher moral status.
خلاصه ماشینی:
آیا ما بهلحاظ اخلاقی فقط در برابر انسانها مسئولیم یا جانداران دیگر نیز در قلمرو مسئولیت اخلاقی ما قرار میگیرند؟ در هر دو صورت، انسانی که واجد شأن اخلاقی است، چه ویژگیهایی دارد؟ آیا همة انسانها بهصرف معیارهای زیستی دارای شأن اخلاقی برابرند؟ در میان فلاسفة غربی، این پرسشها پاسخهای متفاوتی به خود دیدهاند: برخی معیارهایی بیولوژیک برای انسان دارای شأن اخلاقی ارائه دادهاند و هر موجودی را که آن ویژگیها را داشته باشد، واجد شأن اخلاقی میدانند؛ اما جای این پرسش هست که آیا منزلت انسان در ویژگیهای بیولوژیک او خلاصه میشود یا علاوه بر آنها، ویژگیهایی دیگری نیز هست که نقش اساسی در تعیین سطح منزلت او داشته باشند؟ در این پژوهش بر آنیم که بر مبنای آیات و روایات، نقش ایمان را در شأن اخلاقی انسان نشان دهیم تا به یکی از پرسشهای اصلی این مسئله پاسخ گوییم.
مُتعلَّق ایمان حال که دانستیم ایمان همان پذیرش قلبی است، این پرسش مطرح است که ایمان به چه چیز یا چیزهایی باید باشد؟ در بسیاری از آیات قرآن کریم، ایمان و مؤمن بهطور مطلق ذکر شدهاند و سخنی از اینکه ایمان باید به چه چیزی تعلق بگیرد، سخنی به میان نیامده است (مصباح، ۱۳۸۸، ج 1، ص 128): «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ» (بقره: ۸۲) و «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً» (نحل: ۹۷)؛ اما توجه به آیات دیگری از کلام الهی روشن میکند اولین چیزی که از انسان انتظار میرود به آن ایمان داشته باشد، خدای متعال است: «وَ مَنْ یسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ» (لقمان: ۲۲) و نیز «وَ مَنْ یؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ یعْمَلْ صَالِحاً یکَفِّرْ عَنْهُ سَیئَاتِهِ» (تغابن: ۹)؛ اما تأمل در آیات دیگری از کلام الهی مُتعلَّقهای دیگری را برای ایمان ظاهر میسازد.