چکیده:
ابوالحسن علی بن حسین مسعودی (م 346 ه. ق) در نیمهی دوم قرن سوم در بابل زاده شد و پس از سکنی گزیدن در بغداد علوم مختلف را در آنجا فراگرفت. اطلاعات روشنی در مورد زندگی و نشو و نمای او در منابع ارائه نشده است و سرگذشت وی را بیشتر مرهون دو کتاب باقیمانده وی «مروج الذهب و معادن الجوهر» و «التنبیه و الاشراف»هستیم که در آن منابع به شرح مشاهدات، مسافرتها، وضع سیاسی و اجتماعی و ... مناطق مختلف دنیای آن روز پرداخته است. «مروج الذهب و معادن الجوهر» یکی از تالیفات قابلتوجه در زمینهی تاریخ عمومی در قرن چهارم ه.ق است که به دلیل توّجه ویژه به منابع دست اول، مشاهده و معاینه و سنجش درستی اخبار جایگاه ممتازی در میان تواریخ عمومی اسلامی دارد. روش تاریخنگاری مسعودی در این کتاب مورد توّجه ابن خلدون مورخ قرن هشتم ه.ق و برخی از مستشرقان قرارگرفته است و تحسین آنها را به واسطهی در پیش گرفتن این شیوه در قرن چهارم هجری در پی داشته است. این مقاله بر آن است تا با بررسی کتاب «مروج الذهب و معادن الجوهر» ضمن اشاره به موضوع و منابع آن، به شیوهی تاریخنگاری مسعودی در این کتاب بپردازد.
خلاصه ماشینی:
وي از فرصت به دست آمده در نتيجه نهضت ترجمه علوم در تمدن اسـلامي و گسـتردگي قلمـرو ممالـک اسلامي در زمانه ي خود که دولت هاي مستقل و نيمه مستقل در اطراف و اکناف مرکز خلافت شکل گرفته بود استفاده نمود و با بهره جستن از اساتيد مختلف در اين سرزمين ها و سفرهاي زياد به ايـن مناطق و حتي خارج از حوزه ي قلمرو اسلامي به اطلاعـات گسـترده اي در زمينـه هـاي جغرافيـايي، محيطي، تاريخي، مردم شناسي، اعتقادي، فرهنگي و ...
با توجـه بـه ايـن کـه مسـعودي در مـروج الذهب به مسافرت خود به مولتان پـس از سـال سيصـد هجـري اشـاره مـيکند(مسـعودي، ١٣٧٤: ج ١٦٥/١) تولد او را بايد قبل از سال مذکور دانست ، چراکه سن ١٣ سالگي زمان مناسبي براي سير و سفر جهت مشاهده و معاينه مناطق گوناگون جهان آن روز و دستيابي به اطلاعات تاريخي و علمـي نميتواند باشد.
گرچه مسعودي در پايان نسخه اول مروج الذهب بر ياري ندادن به هيچ مذهبي اشاره نکرده و بيان نموده است که : «و هر که به اين کتاب بنگرد بداند کـه در ضـمن آن مـذهبي را يـاري نـدادم و از گفتـه اي طرفداري نکردم و درباره ي مردم جز اخبار نکو نياوردم و چيزهاي ديگر را ياد نکـردم »(مسـعودي، ١٣٧٤: ج ٧٥٤/٢).