چکیده:
شاهنامه حکیم فردوسی (411 - 329 ه.ق) با توجّه به برخورداری از ظرفیتهای مناسب جهت بررسی با نظریهها و دیدگاههای علمی معاصر، انعکاسدهنده خصوصیات روانی و اخلاقی انسان در هر عصری است که به طرزی ماهرانه به تصویر درآمده است. شخصیت سودابه در شاهنامه نیز به دلیل ساختار و درونمایۀ کنشگرایانه، این قابلیت را دارد که با نظریههای روانشناسانه نقد و تحلیل گردد و نتایج آن در کنترل و واکنشهای مبتنی بر هیجانطلبی انسان امروزی مورد استفاده قرار گیرد. هیجانخواهی یکی ازنظریههای ماروین زاکرمن (1978)،از روانشناسان معاصر است. این نظریهدربردارندۀ یکی از چند صفت بنیادی تعیینکنندۀ ماهیّت انسان است.در این مقاله، ویژگیهای شخصیّتی سودابه با نظریۀ هیجانخواهی ماروین زاکرمن مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد هر چهار مولفۀ نظریۀ هیجانخواهی زاکرمن در کنش و رفتارهای نامتعارف سودابه از ماجراجویی، خودمحوری و خطرپذیری در نحوۀ انتخاب همسر در هاماوران گرفته تا جستوجوی تجربۀ حسی تازه، اجتناب از یکنواختی و اقدام به رفتارهای بازداریشده در قصر شاه ایران، نمود دارد.
One of the unique characteristics of shahnameh is that it reflects and portrays masterfully moral and psychological characteristic of man in every period. Considering the enormous potentials it offers for investigation employing different contemporary scientific views and theories, it is the purpose of this article to apply Zuckermna’s theory to Sudabeh’s character. Due to the structure and dynamic theme Sudabeh’s tale has, it lends itself to the psychological analysis the results of which could be served to control the reactions arising from the sensation seeking desires of man today. Sensation seeking is a theory proposed by Marvin Zuckerman, the contemporary psychologist. This theory consists of several fundamental characteristics which determines man’s essence. Looking at Sudabeh’s character through the lens of this theory indicate that every four parameters Zuchkerman proposes are present in her indecent actions and behaviors. She is adventurous, self-centered, challenging in seeking a partner in Hamavaran; she is in pursuit of new sensational experience, avoids monotony, and indulges in reckless behavior prohibited in the court of Iran’s king.
خلاصه ماشینی:
هر چند پژوهش ها درباره داستان سـیاوش کـه بـه طـور طبیعـی سـودابه نیـز بخشـی از آن هاست به صورت کتاب و مقاله فراوان است ، اما پژوهش هایی که درایـن زمینـه بـا نگـاه روان شناسانه و یا به صورت مستقل در ارتباط با سودابه انجام شده باشد، محدود بـه چنـد مقاله و پایان نامه است ، که فقـط بـه داسـتان و موضـوعی خـاص پرداختـه انـد؛ از جملـه : «تحلیل روان کاوانۀ رودابه و سودابه ، (یگانه هـای دوسـویۀ شـاهنامه )»، اشـرف خسـروی و اسحاق طغیانی (١٣٨٩)؛ در این مقاله شخصیت رودابه و سودابه به عنـوان معشـوقه هـای معروف داستان های غنایی شاهنامه ، به عنوان نماد آنیمای مثبت و منفی، براساس یکـی از کهن الگوها مطرح در نظریه فرایند فردیت یونـگ ؛ مـورد بررسـی قـرار گرفتـه انـد.
وی با وجـود خشم و نفرت قلبی برآن است این موضوع را بـا مسـالمت پایـان دهـد و بـیآنکـه خشـم کاووس را برانگیزد با تمسک قرار دادن پاسخ سودابه مبنی برعدم رضایتش برای ازدواج بـا کاووس ، نقشه او را نقش برآب کند؛ بنابراین ، در ظاهر برای نشان دادن حسن نیت خود به کاووس و هم راهانش ، در باطن با خشم و نفرتی سرشار از این همه زیاده خـواهی کـاووس ، به ناچار موضوع را با سودابه در میان مینهد: غمی گشت و سودابه را پیش خوانـد ز کاووس با او سخن ها براند (فردوسی، ١٣٩٣: ١/ ٢٣٩) به طور طبیعی شاه هاماوران منتظر واکنش تند و جانب دارانه سـودابه نسـبت بـه ایـن درخواست کاووس است ، اما سودابه هیجان خواه است ، بـا قـرار گـرفتن در ایـن موقعیـت ، نخستین جرقه های هیجان خواهی خود را آشکار میکند و به سرعت رضایت خود را با این وصلت اعلام میکند و شاه هاماوران ، دراوج ناباوری با رضایت دختر خود، مواجه میشود: بدو گفت سودابه گر چـاره نیسـت از او بهتــر امــروز غــم خــواره نیســت (همان : ٢٣٩) سودابه برخلاف پدر، حمله کاووس به هاماوران را نتیجـۀ قـدرت و عظمـت پادشـاهی کاووس تلقی میکند.