چکیده:
تلاش برای بهبود وضعیت اقتصادی بر پایه اقتصاد مقاومتی میتواند به افزایش تولید ملی و بومیسازی تکنولوژی صنعتی و مدرن منجر شود. در مطالعه حاضر با توجه به سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و متغیرهای مهم در دستیابی به اقتصاد مقاومتی الگویی شامل متغیرهای سهم تشکیل سرمایه ناخالص از تولید ناخالص داخلی، نسبت جمعیت فعال به کل جمعیت، پتنت و اختراعات ثبتشده، سهم مجموع صادرات و واردات کالا و خدمات از تولید ناخالص داخلی، سهم مخارج دولت در آموزش از تولید ناخالص داخلی و نرخ ارز رسمی انتخاب و اثر این متغیرها بر روی اقتصاد مقاومتی و تولید ناخالص داخلی با استفاده از الگوی خودتوضیحی با وقفههای توزیعی (ARDL) مبتنی بر دادههای سری زمانی سالهای (1352-1393) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد در بلندمدت متغیرهای سهم تشکیل سرمایه ناخالص از تولید ناخالص داخلی و نسبت جمعیت فعال به کل جمعیت از مهمترین عوامل تعیینکننده در رشد تولید ناخالص داخلی ایران بودهاند. بنابراین، برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی و در راستای بندهای 1، 3، 9، 10 و 20 سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، لازم است بین سیستم پولی –مالی، تولید و سیاستهای خارجی کشور تعدیل و هماهنگی بیشتری صورت گیرد. همچنین، اصلاح نظام آموزشی کشور در جهت پرورش نیروی کار خلاق، نوآور و متناسب با نیاز بازار کار مدنظر قرار گیرد.
An effort to improve the economic situation based on a resistive economy can lead to an increase in the national production and the localization of industrial and modern technology. In this study, based on the general policies of resistive economy and the important variables in achieving a resistive economy, a model including the variables of the share of gross capital formation from GDP, the ratio of active population to total population, patents, the share of sum exports and imports of goods and services from GDP, share of government expenditures on education from GDP, and the official exchange rate was selected and the effect of these variables on the resistive economy and GDP is evaluated by using Auto Regressive Distributed Lag method (ARDL) based on time series data (1973-2014). The results indicate that, in the long-term, the share of gross capital formation of GDP and the ratio of active population to the total population have been the most important determinants of GDP growth in Iran. Therefore, to achieve resistive economy and pursuant to paragraphs 1, 3, 9, 10 and 20 of the general resistive economy policies, it is necessary to facilitate coordination and adjustment between the financial-monetary system, and also production and the country's foreign policy. Also, officials should consider reforming the country's educational system in order to foster creative and innovative labor where arrangements can be tailored to meet labor market needs.
خلاصه ماشینی:
وابستگي درآمد دولـت و درآمد ارزي کشور به درآمد نفت مشکل اصلي کشور است و تا موقعي که راه حلي بـراي آن پيدا نشود، ناپايداري در اقتصاد ايران تداوم خواهد داشـت ؛ بنـابراين مطالعـه حاضـر بـه دنبال اين است که با توجه به بندهاي ١ (تأمين شرايط و فعال سازي کليه امکانـات و منـابع مالي و سرمايه هاي انساني و علمي کشور به منظور توسعه کارآفريني و به حـداکثر رسـاندن مشارکت آحاد جامعه در فعاليت هاي اقتصادي با تسهيل و تشويق همکاريهـاي جمعـي و تأکيد بر ارتقاي درآمد و نقش طبقات کم درآمد و متوسط )، ٢ (پيشتازي اقتصاد دانش بنيـان ، پياده سازي و اجراي نقشه جامع علمي کشور و سامان دهي نظـام ملـي نـوآوري بـه منظـور ارتقاي جايگاه جهاني کشـور و افـزايش سـهم توليـد و صـادرات محصـولات و خـدمات دانش بنيان و دستيابي به رتبه اول اقتصاد دانش بنيان در منطقـه )، ٣ (محـور قـرار دادن رشـد بهره وري در اقتصاد با تقويت عوامل توليد، توانمندسازي نيروي کار، تقويتِ رقابت پـذيري اقتصاد، ايجاد بستر رقابت بين مناطق و استان ها و به کارگيري ظرفيت و قابليت هـاي متنـوع در جغرافياي مزيت هاي مناطق کشور)، ٥ (سهم بـري عادلانـه عوامـل در زنجيـره توليـد تـا مصرف متناسب با نقش آن ها در ايجاد ارزش ، به ويژه بـا افـزايش سـهم سـرمايه انسـاني از طريق ارتقاي آموزش ، مهارت ، خلاقيت ، کـارآفريني و تجربـه )، ٦ (افـزايش توليـد داخلـي نهاده ها و کالاهاي اساسي)، ٩ (اصلاح و تقويت نظام مالي کشور با هـدف پاسـخگويي بـه نيازهاي اقتصاد ملي، ايجاد ثبات در اقتصاد ملي و پيشگامي در تقويـت بخـش واقعـي)، ١٠ (حمايت همه جانبه هدفمند از صادرات کالاها و خدمات ) و ٢٠ (تقويت فرهنگ جهادي در ايجاد ارزش افزوده ، توليد ثروت ، بهره وري، کارآفريني، سـرمايه گـذاري و اشـتغال مولـد و اعطاي نشان اقتصاد مقاومتي به اشخاص داراي خدمات برجسته در اين زمينه ) سياست هاي کلي اقتصاد مقاومتي نقش متغيرهاي سهم تشکيل سرمايه ناخالص از توليد ناخالص داخلي، نسبت جمعيت فعال به کل جمعيت ، پتنت و اختراعات ثبت شده ، نسبت مجموع صادرات و واردات کالا و خدمات به توليد ناخالص داخلي، سهم مخارج دولـت در آمـوزش از توليـد ناخالص داخلي و نرخ ارز رسمي بر روي اقتصاد مقاومتي و توليد ناخالص داخلي بررسـي و الگويي کمي براي بيان اقتصاد مقاومتي در قالب اين متغيرهاي کليدي ارائه نمايد.