چکیده:
هدف این پژوهش بررسی چالشهای عنصر ارزشیابی برنامهدرسی دانشجویان دوره کارشناسی رشته علومتربیتی دانشگاه فرهنگیان به صورت کیفی، از دیدگاه دانشجویان و مدرسان بوده است. نمونه مورد مطالعه پژوهش از بین مدرسان و دانشجویان گروه علومتربیتی دانشگاه فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و با رعایت اصل اشباعنظری(14 مدرس و 19 دانشجو) انتخاب شدهاند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات از روش مصاحبه با هدایت کلیات استفاده شد. برای بررسی روایی از روایی سازه، درونی و بیرونی و برای پایایی از روش بررسی اعضا، بررسی همکار، ناظر بیرونی و چندسوسازی استفاده شد. دادههای پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی است که توجه افراطی به ارزشیابی از مهارتهای نظری و محفوظات دانشجویان باعث شد که ارزشیابی مهارتهای عملی آنان مورد توجه قرار نگیرد، اغلب ارزشیابیها بهصورت هدف-محور انجام شده و کمتر به ارزشیابی فرآیند-محور توجه شده است، بین روش ارزشیابی و نوع محتوای ارائه شده تناسب چندانی وجود نداشته است و کمبود زمان و امکانات بر کیفیت ارزشیابیها تأثیر منفی داشته است.
The purpose of this study was to understand the challenges of the curriculum evaluation element of undergraduate students in education field at Farhangian University from the viewpoint of students and instructors. Phenomenology was used to achieve this goal. The informants from among the instructors and students in the Department of Education Studies of Farhangian University in Chaharmahal and Bakhtiari province have been selected using purposeful sampling method and observing the principle of saturation (14 teachers and 19 students). An interview was conducted using General Guidance to collect the data. . In order to investigate the validity, construct validity, internal and external validity and to ensure the reliability , the member survey method, peer review, exter nal observer, and multitasking were used. Data were analyzed by qualitative content analysis method . The results of this study showed that extreme attention to the evaluation of theoretical skills and student reservations made the evaluation of their practical skills not to be considered, most evaluations were focused on the goal and less attention was paid to the process-oriented evaluation. There was little correlation between the evaluation method and the type of content provided, and the lack of time and facilities on the quality of the evaluations had a negative effect.
خلاصه ماشینی:
نتایج پژوهش نشان داد توجه افراطی به ارزشیابی از مهارتهای نظری و محفوظات دانشجویان باعث شد که ارزشیابی مهارتهای عملی آنان مورد توجه قرار نگیرد، اغلب ارزشیابیها بهصورت هدف-محور انجام شده و کمتر به ارزشیابی فرآیند-محور توجه شده است، بین روش ارزشیابی و نوع محتوای ارائه شده تناسب چندانی وجود نداشته و کمبود زمان و امکانات بر کیفیت ارزشیابیها تأثیر منفی گذاشتهاست.
این فرآیند با هدف تعیین شایستگی، ارزش (اسکریون 2 ، 2007) و بهبود کیفیت برنامههای درسی مورد استفاده قرار میگیرد (استافلبیم و شینکفیلد 3 ، 2007) و منتج به جمعآوری اطلاعات لازم برای قضاوتهای گوناگون جهت اتخاذ تصمیمهای ضروری به منظور بهبود و پیشرفت فعالیتها میشود (بازرگان، 1391).
همچنین فتحیواجارگاه، خسروی بابادی و حاجتمند (1393) در پژوهشی که با هدف ارزیابی کیفیت درونی بر Klien Scriven Stufflebeam& Shinkfield درسی دوره دکترای اخلاق پزشکی دانشگاه های علوم پزشکی ایران از دیدگاه استادان و دانشجویان انجام دادهبودند دریافتند که دانشجویان کیفیت عنصر ارزشیابی را در حد متوسط دانستند ولی استادان معتقد بودند که کیفیت این عنصر در سطح نامناسبی قرار دارد.
شبیری و شمسیپاپکیاده (1394) طی تحقیقی با عنوان ارزیابی کیفیت درونی برنامه درسی رشته کارشناسی ارشد علوم تربیتی از دیدگاه استادان، دانشجویان و کارشناسان آموزشی دانشگاه پیام نور نشان دادند که اساتید کیفیت عنصر ارزشیابی را در سطح بالاتری نسبت به دانشجویان ارزیابی کردند.
بررسی مصاحبههای صورت گرفته نشان داد که مدرسان و دانشجویان گروه علومتربیتی دانشگاه فرهنگیان معقدند عناصر زمان و امکانات فیزیکی دچار ضعف هستند و این ضعف باعث تأثیر منفی بر کیفیت عنصر ارزشیابی شدهاست.