چکیده:
جوزف کمپبل، اسطورهشناس آمریکایی، براساس آرای کارل گوستاو یونگ، به بررسی سفرهای قهرمان در فرهنگهای مختلف پرداخته و در کتاب «قهرمان هزار چهره»، الگویی برای این سفرها ارائه کرده است. این الگو، قابلیّتهای فراوانی برای تجزیه و تحلیل آثار ادبی دارد. کتاب «هشت بهشت» امیر خسرو دهلوی یکی از آثاری است که میتواند با الگوی جوزف کمپبل، مورد تطبیق قرار گیرد. پژوهش پیشرو براساس این الگو به بررسی حکایت «پسر بازرگان روم و شهر خاموشان» در کتاب هشت بهشت امیر خسرو دهلوی پرداخته است. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد بجز دو مؤلّفۀ «ملاقات با خدا بانو یا باز پسگرفتن نشاط دورۀ کودکی» که پیشتر از مرحلۀ گام نهادن قهرمان در «جادۀ آزمونها»، در بخش تشرّف آمده و مرحلۀ «رسیدن کمک از خارج» که قبل از مرحلۀ «عبور از آستان بازگشت به دنیای عادّی» در بخش بازگشت، ارائه شده -که از نظر کمپل محتمل است- تمام مؤلفههای این داستان با الگوی پیشنهادی جوزف کمبپل، مطابقت کامل دارد.
Joseph Campbell, American mythologist, according to the viewpoints of Gustave Young, has dealt with hero’s journeys in different cultures and has proposed a pattern for such journeys in his book entitled: “multi-thousand facet hero”. This pattern has many sufficiency elements to analyze literary works. The book “Hasht Behesht (Eight Heavens)” by Amir Khosro Dehlavi is one of the works that can be compared with the pattern proposed by Joseph Campbell. The present research has dealt with investigating the anecdote: “Roman Merchant’s son and the city of dumbs” in a book written by Amir Khosro Dehlavi called “Hasht Behesht (Eight Heavens)”. The results showed that there has been a complete correspondence between all elements in this story and the pattern posed by Joseph Campbell except the two elements of “meeting the God or the lady or return to childhood joys” mentioned before the stepping of the hero in “tests’ roads”, reported in introduction and the step: “receipt of help from outside” before the stage called: “passing through the threshold level of heavenly life into the normal world” in the return part which are presented by Campbell as a probable period.
خلاصه ماشینی:
بررسي حکايت «پسر بازرگان روم و شهر خاموشان » از کتاب هشت بهشت اميرخسرو دهلوي بر اساس الگوي تک اسطورة سفر قهرمان جوزف کمپبل 3 محبوبه پورآقا١، دکتر رامين صادقينژاد٢، دکتر مريم محمدزاده چکيده جوزف کمپبل ، اسطوره شناس آمريکايي، براساس آراي کارل گوستاو يونگ ، به بررسي سفرهاي قهرمان در فرهنگ هاي مختلف پرداخته و در کتاب «قهرمان هزار چهره »، الگويي براي اين سفرها ارائه کرده است .
نتيجۀ پژوهش نشان ميدهد بجز دو مؤلفۀ «ملاقات با خدا بانو يا بازپس گرفتن نشاط دورة کودکي» که پيش تر از مرحلۀ گام نهادن قهرمان در «جادة آزمون ها»، در بخش تشرف آمده و مرحلۀ «رسيدن کمک از خارج » که قبل از مرحلۀ «عبور از آستان بازگشت به دنياي عادي» در بخش بازگشت ، ارائه شده -که از نظر کمپل محتمل است تمام مؤلفه هاي اين داستان با الگوي پيشنهادي جوزف کمبپل ، مطابقت کامل دارد.
طاهري و آقاجاني(١٣٩٢) در مقاله اي با عنوان «تبيين کهن الگوي سفر قهرمان ، بر اساس آراي يونگ و کمبپل در هفت خوان رستم »، به بررسي اجابت رستم از نداي فراخوان زال براي نجات سرداران ايران پرداخته و به اين نتيجه رسيده اند که رستم با پاي نهادن در سفري دشوار و گذر از هفت خوان ، ضمن توفيق در مأموريت خود و کسب مواهب مادي، به نوعي خود شناسي و کمال معنوي نائل ميشود.
اما تاکنون هيچ مقالۀ مستقيم و مختص به موضوع اين مقاله که بررسي تک اسطورة سفر قهرمان در داستان «پسر بازرگان و شهر خاموشان »، هشت بهشت امير خسرو دهلوي، نوشته نشده و بنابراين تازگي و نوآوري مطلب ، مورد تأکيد است .