چکیده:
«فعل» از ارکان مهم در ساختار جمله است که بار اسنادی و دلالت زمانی آن را بر دوش میکشد. قرآن کریم نیز آکنده از انواع قالبهای فعل ماضی است که کاربردهای متنوع آن تاکنون آنگونه که باید مورد دقت و بررسی قرار نگرفته است. از میان اقسام آن، فعل «ماضی» در دو زبان فارسی و عربی، به شکلی گسترده و در ساختارهای متنوّع به کار رفته است و ضمن دلالت بر زمان گذشته، مفهوم زمان حال و آینده را نیز منتقل میسازد. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی ـ تحلیلی در حوزه دستور تطبیقی، تلاش دارد ساختارهای فعل ماضی را در این دو زبان، عمیقاً واکاوی کند و کاربردهای متنوع آنها را با تکیه بر قرآن کریم تبیین نماید؛ بهگونهای که با یکدیگر مشتبه نگردد و مترجمان در فهم صورتهای مختلف زمانهای افعال دچار اشتباه نشوند. در این جُستار، ضمن یکپارچهسازی زمان ماضی در دستور فارسی و عربی با رویکرد قرآنی، قواعد دستوری ماضی ساده، ماضی نقلی، ماضی استمراری، ماضی بعید و ماضی التزامی، به همراه کارکردهای گسترده آنها آمده است. همچنین برای زمان گذشته نیز دو قالب جدید زمان «ماضی بدوی» و «ماضی مقصود»، به زمانهای افعال اضافه گردید که در منابع دستوری فارسی و عربی بدان اشارهای نشده است، یا آنکه برایش چارچوبی دقیق واحکامی مشخص تبیین نگشته است. همچنین برای تبیین قواعد دستوری، به 30 شاهد شعر فارسی و 13 بیت عربی و 50 آیه قرآن کریم استناد شده و در مجموع، 125 قاعده برای کاربردهای مختلف فعل ماضی در هر دو زبان فارسی و عربی تدوین گردیده است.
Abstract ‘Verb’ is a main constituent of each sentence carrying its aspect and time. The Holy Qur’an is rich in past tense verbs whose various applications have so far been left mostly unexplored. Among the different types of verbs, the ‘past’ tense is extensively used in various structures in both Persian and English, showing the temporal aspect besides conveying the concepts of present and future. The present study, adopting a descriptive-analytical approach in the field of comparative grammar, is an attempt to deeply explore the past structures in these languages and to explicate the various applications of this tense so as to clearly differentiate them and help translators not to misunderstand the different forms of verb tenses. In addition to integrating the past tense in Persian and Arabic grammar into a Qur’anic approach, the rules for simple past tense, present perfect, past continuous, past perfect and subjunctive mood along with their usages were explained. Furthermore, two new forms, namely ‘primitive past’ and ‘purposive past’, were added to the past tense, which have not been noted in the Persian and Arabic grammar sources or otherwise for which no clear framework and rule has been given. Finally, to expand on grammatical rules, 30 examples from Persian poetry, 13 Arabic couplets, and 50 Qur’anic ayahs were cited and overall 125 rules for different applications of the past tense in both Persian and Arabic were formulated.
خلاصه ماشینی:
نکته ٧: ماضی ساده گاهی بجای فعل مستقبلی که وقوع آن قطعی است بکار میرود؛ قول سعدی: چو کردی با کلوخ انداز پیکار سر خود را به نادانی شکستی (خطیب رهبر، ١٣٨١: ٢٠٧) نکته ٨: گاهی فعل ماضی ساده افادٔە حکم عام دارد که علاوه بر گذشته ، بر زمان حال و آینده نیز دلالت می کند؛ سعدی گوید: بیفایده هر که عمر درباخت چیزی نخرید و زر بیانداخت (خطیب رهبر، ١٣٨١: ٢٠٧) نکته ٩: گاهی در آخر ماضی ساده ، در متون ادبی پسوند «ی » را افزوده اند، حافظ گوید: دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی کز عکس روی او شب هجران سرآمدی (همان : ٢٠٨) نکته ١٠: گاهی ماضی ساده در معنای مضارع التزامی به کار میرود؛ قول عطار: گر فرستادی مرا روزی کنون وا رهی از جنگ هر روزی کنون (عطار: ٢١٧) نکته ١١: گاهی ماضی ساده که به صورت جمع معلوم است در معنای ماضی نقلی مجهول می - باشد؛ قول فردوسی: سخن تا نگفتند پنهان بود چو گفتند هر جا فراوان بود (خطیب رهبر، ١٣٨١: ٢٠٨) ماضی ساده در زبان عربی طریقۀ ساختش چنین است که یکی از قالب های ١٤ گانۀ فعل ماضی (مناسب با فاعلش ) میآید؛ مثال گذشته نزدیک : «کتبت رِسالۀً أمس ِ»، (دیروز نامه ای نوشتم )؛ مثال گذشتۀ دور: «اخترع أدِیسون الکهرباء»، (ادیسون برق را اختراع کرد).