چکیده:
در منابع دینی شیعه و سنی، سفارشهای فراوانی برای قرائت قرآن با ترتیل و صدای بلند وارد شدهاست. پیرو همین توصیهها در جوامع اسلامی، قرائتهای فردی و دستهجمعی مرسوم بود و هست. قرائت فردی قرآن به اجماع مسلمانان جایز و سنت است. اما در این میان، سلفیان تکفیری به عنوان فرقهای از فرق اسلامی، راهی متفاوتتر از دیگر فرق امت در پیش گرفتهاند. این جریان فکری افزون بر اینکه جمعخوانی قرآن را جایز و مباح نمیدانند، بلکه آن را بدعت میانگارند. در این میان، سؤالی که به ذهن متبادر میشود، این است که آیا واقعاً چنین سبکی از قرائت قرآن بدعت است؟ پژوهش پیش رو در راستای پاسخگویی به این سؤال با روشی اسنادی و تحلیلی با نظر در منابع اهل سنت و سلفیان، ابتدا حکم جمعخوانی قرآن را در دیدگاه علمای اهل سنت مطالعه میکند و آنگاه به تبیین و تحلیل دیدگاه سلفیان میپردازد و در انتها به این نتیجه میرسد که دیدگاه سلفیان در بدعتانگاری قرائت جمعی قرآن فاقد مستند شرعی و عقلی و نیز خلاف اجماع مسلمان شیعه و سنی است. از دیگر یافتههای نوشتار حاضر این است که قرائت جمعی قرآن جایز و مشروع و دلایلی از قرآن و سنت و سیرة صحابه و مسلمین، این عمل را تأیید میکند.
In Shiite and Sunni religious sources, many orders have been made to read the Qur’an in Tartil and with a loud voice. Following these recommendations, the individual and collective Tilawa have been customary in Islamic societies. Due to Muslim consensus, individual Tilawa of the Qur'an is permissible and a tradition. But in the meantime, the Takfiri Salafists, as a sect of the Islamic sects, have taken a different path than the other sects of Ummah. This thinking path, in addition to not permitting the collective Tartil of the Qur'an, but also considers it a bidʻah . In the meantime, the question that comes to mind is that is this style of recitation of the Qur'an really a bidʻah? The research to answer this question through a documentary and analytical method based on Sunni and Salafi sources, first studies the collective Tilawa of Qur’an in the view of Sunni scholars and then explains and analyzes the Salafist view and finally concludes that the Salafists' view lacks religious and rational documentation in considering the collective Tilawa of the Qur'an as a bidʻah, contrary to the Sunni and Shiite Muslim consensus. Another finding of the present paper is that the collective Tilawa of the Quran is permissible and legitimate and some reasons in the Qur’an and the tradition and the life of Sahabah and Muslims confirms it.
خلاصه ماشینی:
سپس به طرح ديدگاه سلفيان و ارزيابي استدلال هاي آن ها دربارة حکم قرائت جمعي و در پايان ، به طرح دلايل جواز و مشروعيت اين رفتار از قرآن ، سنت و سيره اشاره خواهيم کرد.
گروه دائمي فتواي وهابيان ، قرآن خواني دسته جمعي را بدعت شمرده اند: «إنّ قرائۀ القرآن جماعۀ بصوت واحد بعد کلّ من صلاة الصبح و المغرب و غيرهما بدعۀ» (اللجنۀ الدائمۀ، بيتا، ج ٢: ٤٨١؛ رقم ٤٩٩٤)؛ يعني قرائت قرآن به طور دسته جمعي و يک صدا بعد از هر نماز صبح ، مغرب و غير اين دو، بدعت است .
در برابر استدلال سلفيان که قرائت جمعي را بدعت ميداند، روايات فراواني وجود دارد که اين عمل را جايز ميداند؛ براي مثال ، روايت ذيل از رسول خدا وارد شده است : {ما منْ قوْمٍ يجْتمعون في بيتٍ منْ بيوت الّله عزّ وجلّ قْرءون ويتعّلمون ک تاب الّله عزّ وجلّ يتدارسونه بينهمْ إّلا حفّتْ بهمْ اْلملائکۀ وغشيتْهمْ الرّحْمۀ وذکرهمْ الّله فيمنْ عنْده : هيچ قومي در خانه اي از خانه هاي خداوند براي قرائت و آموزش قرآن جمع نشد، مگر اينکه براي آن ها آرامش نازل شد و رحمت الهي شامل حال آن ها شد} (ابن حنبل ، ١٤٢٠ق .
نووي در شرح خود بر صحيح مسلم ، فضيلت و مشروعيت قرائت جمعي قرآن را از اين روايت استفاده کرده ، در ادامه به تأويل و نقد فتواي کراهت مالک پرداخته است : «و في هذا دليل لفضل الإجتماع علي تلاوة القرآن في المسجد وهو مذهبنا و مذهب الجمهور و قال مالک : يکره ، وتأوّله بعض أصحابه » (الباني، ١٤٢٢ق .