چکیده:
نظریهسازی و واکاوی فرآیند آن، از مسائل حوزه علمشناسی است. در این جستار با تحلیل نظریه، به چیستیگوئی نظریهسازی اسلامی پرداخته میشود. بازشناسانش نظریه اسلامی و تبیین آن، اساس پژوهش است. برپایه این تحلیل، نظریه اسلامی در دو سطح: نظریههای مستخرج از آیات و روایات و نظریههای اندیشمندان مسلمان مطرح میشود. گونه نخست که اساس نظریه اسلامی را سامان میدهد، در سه ساحتِ: (1)مسائل دروندینی (2)مسائل میانرشتهای و (3) مساله متعلق به حوزه خاصی از علوم قابلیت طراحی دارد. در این مقاله، با ارائه برخی تعریفهای نظریه، تعریفی جامع از نظریه بازگفته شده و انحصار تعریف نظریه برپایه شاخصهای تجربی نقد شده است. میتوان با بهرهبرداری از روششناسی متعلق به ساحات مختلف علوم، با هدف خاص تبیین آموزههای دینی، نظریههای اسلامی مختلف در علوم ارائه داد. این مقاله در سه بخش (1)چیستیگوئی نظریه اسلامی (2)تحلیل نظریه و فرآیند نظریهسازی اسلامی و (3)ارائه دوگونه نظریه اخلاقی اسلامی در قالب موردپژوهی طراحی شده است.
Theorizing and analyzing its process is one of the issues in the field of science. In this article, by analyzing the theory, the nature of Islamic theorizing is discussed. Recognizing Islamic theory and explaining it is the basis of research. Based on this analysis, Islamic theory is presented on two levels: theories extracted from verses and hadiths and theories of Muslim thinkers. The first type, which forms the basis of Islamic theory, can be designed in three areas: (1) intra-religious issues, (2) interdisciplinary issues, and (3) issues belonging to a specific field of science. In this article, by presenting some definitions of theory, a comprehensive definition of theory is retold and the monopoly of the definition of theory based on empirical criteria is criticized. It is possible to present different Islamic theories in science by using the methodology belonging to different fields of sciences, with the specific aim of explaining religious teachings. This article is designed in three parts: (1) what Islamic theory is, (2) analysis of Islamic theory and the process of making theory, and (3) presentation of two types of Islamic moral theory in the form of a case study.
خلاصه ماشینی:
7 های وحیانی (مقصود از فیزیک اسلامی، مثلا فیزیک برآمده از قرآن نیست بلکه در این معنا یعنی گزاره هایی که دین ستیز نیست ) هماهنگ با مبانی اندیشه های 8 پارادایم و پیش فرضها دینی مقصود از وصف اسلامی نظریـه ، معنـای خـاص آن یعنـی «نظریـه مبتنـی بـر داده هـای مستخرج از آیات و روایات اسلامی به معنای معارف دسته اول وحیانیـروائی» است و نه بـه معنای اندیشه اسلامی به معنای عام که دیگر معـانی را نیـز شـامل اسـت .
انحصـار تحلیل نظریه براساس معیارهای تجربی امری خطاناک است ؛ زیرا هر اندیشـمندی، براسـاس مبانی هستیشناسی، معرفت شناسی، روش شناسی و انسان شناسی، تعریف متفـاوتی از نظریـه ارائه داده اند(دانائیفرد، ١٣٨٧: پیش گفتار/ دانائی فرد، ١٣٨٨: ١٦٦ و ١٨٣) تا آن جـا کـه تنهـا گزارش و طبقه بندی تعاریف و فرآیندهای گونه گون ارائه شده توسط فلاسفه علـم از نظریـه علمی، براساس تعلق ایشان به پارادایم های مختلف ، محتاج بررسی درازدامنـی اسـت .
در معنای نخست ، نظریه اسلامی یعنی استخراج تـام گزاره های دینی مرتبط با حیطه و علم و یا مسأله ی خاص مورد نظـر تحقیـق ، بـا توجـه بـه مبانی هستیشناختی و روش شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی حاکم بـر اندیشـه دسـته اول وحیانی، و سپس ارایه مجموعه منتظم ، منسجم و معنیدار و هماهنگ و بطـلان ناپـذیر از پیش فرض ها و مفاهیم به شکل یک الگو، هرم و یا برنامه جامع و تلاش برای یافتن تعـاریف این مفاهیم از خود مجموعه آیات و روایات و تعیین روابط علـی بـین مفـاهیم و گـزاره هـا، جهت پیش بینی یا توجیه ، یا تعیین تکلیف یا توصیه ی پدیدارها، حوادث ، ارزش هـا، مفـاهیم و آرمان هایی که در متن وحی موجود است .