چکیده:
در این پژوهش، صفت عارفانۀ حیا در برخی از مهمترین آثار برجستۀ عرفانی تا قرن نهم هجری تحلیل میشود. بنیان این پژوهش بر اساس تحلیل حیا از منظر مراتب سِیروسلوک عرفانی است. این بررسی که با روشی توصیفی - تحلیلی نوشته شده است، نشان میدهد که صفت حیا در سخن برخی از عارفان، در هریک از مراتب سهگانۀ سلوک، رویکرد متفاوتی داشته و دچار تحول و تبدل محتوایی شده است. چنانکه در مرتبۀ نخست سلوک که مقام فرق است، ویژگی ایجابی و کوششمدارانه دارد. سالک در این ساحت سعی در اتصاف به حیا و لوازم آن دارد. در مرتبۀ دوم که مقام فنا است، جذبۀ الهی سالک را از وجود مجازی و همۀ صفاتش فانی میسازد، لذا حیا در عارف خصوصیتی سلبی و تنزیهی مییابد، کوشش او زایل و اتصافش به حیا ترک میشود؛ اما در مرتبۀ سوم، یعنی مقام بقا، عارف مظهر اسما و صفات الهی میشود. ازاینرو، حیا در عارف پس از سلب، مجدداً به شکل ایجابی، اما تحولیافته نمود مییابد. نتیجۀ این بررسی نشان میدهد با وجود اینکه سخنان بیشتر عارفان دربارۀ حیا با ویژگیهای مرتبۀ فرق مطابقت دارد؛ اما سخنان عدهای از آنان از حیا، علاوه بر مرتبۀ فرق، بر خصوصیات و احکام مرتبۀ فنا و نیز مرتبۀ بقا همپوشانی دارد.
This study deals with the mystical attribute of modesty in some of the most important mystical works up to the ninth century (AH). The basis of this research is based on the analysis of modesty from mystical path and behavior point of view. This study, which has been written in a descriptive-analytical way, shows that the modesty adjective in the speech of some mystics, in each of the three levels of behavior, has a different approach and has been transformed in terms of content. As in the first place, mystical journey, which is the status of differences, has a positive and diligent nature. In this field, the seeker tries to achieve modesty and its accessories. In the second place, which is the status of annihilation, the divine attraction makes the seeker mortal from the virtual existence and all of its attributes, so in the mystics, modesty has found a negative and purifying characteristic, its effort fades and its attribution is abandoned to modesty. But in the third degree, that is, the position of survival, the mystic becomes the manifestation of the divine attributes. Hence, modesty, in the mystic after deprivation, is again positive, but transformed. The result of this study shows that although the words of most mystics about modesty correspond to the orderly characteristics of difference, the words of some of them, in addition to the degree of difference, overlap with the characteristics and rules of annihilation and the degree of survival.
خلاصه ماشینی:
حیـا در ایـن تعبیر، صفتی ایجابی و پسندیده و ملازمِ ایمان است ، ازاین رو، هرچه درجـۀ ایمـان بنـده افزون تر شود، حیایش بیشتر و عمیق تر میشود؛ همچنین ، اتصاف و سـعی در مـداومت بـه این قسم از حیا موجب پالایش بیشتر سالک و تعالی روحی و معنوی او میشود و او را به سـوی وحدت و فنا سوق میدهد و در ادامه پس از نیل به وحدت فنا از او زدود شده، سپس ، در مرتبۀ بقای بالله دیگرگونه در او ظاهر میشود.
در ساحت دوم که از آن تعبیر به فنای فی لله ، مقام فنای در عشق ، مقـام وحـدت و مرتبـۀ جمع میشود، کشش و جذبۀ الهی وجود سالک را فرامیگیرد، او را از همۀ صفاتش فانی میسازد؛ لذا اختیار و کوشش و تدبیر سالک از او زایل میشود؛ بنابراین ، در ایـن مرتبـه ، صفت حیا نیز مانند دیگر صفاتش در عارف خصوصیتی سلبی و تنزیهی مییابـد، اتصـاف به آن از او منتفی میشود؛ همچنین ، در ساحت سوم کـه تعبیـر بـه مرتبـۀ بقـای باللـه ، وحدت در کثرت و صحو بعد از محو میشود؛ صفت حیا در عارف پس از تنزیـه و سـلب ، مجددًا به شکل ایجابی و تبدیل و تحول یافته ظهور مییابد.