چکیده:
هدف: همواره شناسایی و تحلیل واقعگرایانۀ عوامل دخیل در تحقق وحدت امت اسلامی، دغدغه و اهتمام مصلحان و متفکران مسلمان بوده است. هدف از این تحقیق، بازخوانی و تحلیل عالمانۀ عوامل وحدتآفرین با خوانش شخصیت بینظیری همچون امیرالمومنین (ع)، بود. روش: در این نوشتار با بهرمندی از کلام و سیرۀ عملی امام علی (ع) به توصیف و تحلیل یکی از عوامل ایجاد وحدت؛ یعنی عدالت و راهکارهای آن پرداخته شد. یافتهها: در این تحقیق مولفههای وحدتزا حول محور عدالت ارزیابی شدند که عبارتند از: تشکیل حکومت عادلانه، برخورداری از قوانین عدالتمحور، وجود حاکم عادل و ایجاد روحیۀ عدالتپذیری در جامعه. نتیجهگیری: شهد شیرین وحدت از جام زلال عدل تراوش میکند و انتشار آن، جوامع و ملل را به سعادت و شیرینکامی میرساند.
Objectives: It is always a realisticidentification and analysis of the factors contributing to the realization of the unity of the Islamic ummah for Muslim recruits and thinkers, it is a matter of concern and concern; undoubtedly, to achieve the convergence and solidarity of the Islamic ummah .reading and analyzing the unifying factors From the perspective of the distinguished personality such as amir al-mu'minin Ali (Peace be upon him), It will be very important and plausible. Method: For this purpose, in this paper, by describing and analyzing one of the factors of creating unity, namely, justice and strategies that are working in this field, with the help of his word and practice, he has been dealt with. Results: In this research, the unifying elements that have been evaluated around the justice axis are: Establishing a just government, having rules justly, having a fair ruler And the creation of justice discourse in society. Conclusion: The authors of the survey conclude that sweet nectar of unity is drived from justice and brings happiness and sweetness to communities and nations.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اينکه يکي از مؤلفه هاي اين تحقيق ، عدالت اسلامي در کلام و سيرة اميرالمؤمنين علي(ع) است ، از باب نمونه به ذکر سه اثر اکتفا ميشود: کتاب «الامام علي صوت العداله الانسانيه » از جرج جرداق؛ «عدل و عدالت در نهج البلاغه » از سيد ابراهيم سيدعلوي و مقالۀ «ابعاد عدالت اجتماعي از ديدگاه امام علي(ع)» از حميد مولانا.
(تميمي آمدي، ١٤١٠: ٣٩١) امام علي(ع)که خود حاکم جامعۀ اسلامي است ، با اينکه حکومت و زعامت را به عنوان يک مقام دنيايي و هدف زندگي، سخت تحقير ميکند و آن را مانند ساير مظاهر مادي دنيا، از آب بيني بزغاله اي بيمقدارتر ميشمارد(نهج البلاغه ، خطبۀ ٣؛ مفيد، ١٤١٣/ب، ج ١: ٢٨٩)، اما همين حکومت را در مسير اصلي خود؛ يعني به عنوان وسيله اي براي اجراي عدالت ، گرفتن حق و خدمت به اجتماع، مقدس ميشمارد و مانع دست يافتن حريف و رقيب فرصت طلب به آن ميشود و از شمشير زدن براي حفظ و نگهدارياش از دستبرد چپاولگران دريغ نميورزد(مطهري، ١٣٧٤: ١٠٦)؛ لذا ميفرمايد: «خدايا تو ميداني که جنگ و درگيري ما براي به دست آوردن قدرت و حکومت و دنيا و ثروت نبود، بلکه ميخواستيم نشانه هاي حق و دين تو را به جايگاه خويش بازگردانيم و در سرزمينهاي تو اصلاح را ظاهر کنيم ، تا بندگان ستمديدهات در أمن و أمان زندگي کنند و قوانين و مقررّات فراموششدة تو بار ديگر اجرا شود».