چکیده:
این که ارزیابی عملکرد نسبی تا چه حد میتواند در میزان عملکرد مدیران مفید باشد به توانایی شرکت در یافتن یک گروه مشابه که عملکرد آنها نیز با شوکهای خارجی مشابه مواجه است، بستگی دارد. منافع ارزیابی عملکرد نسبی برای شرکتهای با روند رشد بالا میتواند به دلیل نبود شرکتهای مشابه که با این شوکهای مشابه مواجه باشند محدود شود. بنابراین افراد فرصت طلبی گرایش بیشتری به رفتارهای غیراخلاقی داشته و معمولا معیارهای اخلاقی را نادیده میگیرند. این موضوع به عنوان یک مشکل اخلاقی میتواند منجر به بروز پیامدهای منفی گردد. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی این موضوع است که آیا فرصت طلبی مدیران بر عملکرد نسبی سود شرکت تاثیر معناداری دارد. جامعه آماری تحقیق شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 تا 1397 با نمونه مشتمل بر 110 شرکت است. برای بررسی فرضیه از رگرسیون خطی چند متغیره و دادههای ترکیبی با استفاده از مدل حداقل مربعات استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که فرصت طلبی مدیران بر عملکرد نسبی سود شرکت تاثیر معنادار و معکوسی دارد یعنی به عبارتی هرچقدر فرصت طلبی مدیران کاهش پیدا کند عملکرد نسبی همان قدر افزایش پیدا میکند.
The extent to which the assessment of relative performance can be useful in the performance of managers depends on the ability of the company to find a similar group whose performance also faces similar external shocks. The benefits of relative performance appraisal for high-growth firms may be limited by the lack of similar firms facing these similar shocks. Opportunistic people, therefore, are more prone to immoral behaviors and often ignore ethical standards. This issue as a moral problem can lead to negative consequences. Therefore, the main purpose of this study is to investigate whether the opportunism of managers has a significant effect on the relative performance of company profits. The statistical population of the research is the companies listed on the Tehran Stock Exchange during the years 1390 to 1397 with a sample of 110 companies. To test the hypothesis, multivariate linear regression and hybrid data were used using the least squares model. The results show that the opportunism of managers has a significant and inverse effect on the relative performance of the company's profit, that is, the more the opportunism of managers decreases, the relative performance increases.
خلاصه ماشینی:
از اين رو هدف اصلي پژوهش حاضر بررسي اين موضوع است که آيا فرصت طلبي مديران بر عملکرد نسبي سود شرکت تأثير معناداري دارد.
اين موضوع اشاره مي کند که استفاده از ارزيابي عملکرد نسبي در سايت هاي پاداش ده ي مي تواند براي شرکت هاي با روند رشد سريع به عنوان يک راه براي کاهش قرار گرفتن در معرض خطرات معمول بسيار مفيد باشد (اشرف ميرزا، ١٣٩٣).
ازاين رو سؤال اصلي پژوهش حاضر اين است که آيا فرصت طلبي مديران بر عملکرد نسبي سود شرکت تأثير معناداري دارد؟ مباني نظري عملکرد نسبي ارزيابي عملکرد نسبي عبارت است از تفاوت بين خروجي هاي قابل اندازه گيري يک سازمان و مقادير خروجي هاي قابل اندازه گيري يک گروه از سازمان هاي مشابه است .
نتايج مدل پژوهش براي فرضيه هاي پژوهش فرضيه اول : فرصت طلبي مديران بر عملکرد نسبي سود تأثير معناداري دارد.
با توجه به نتايج آزمون فرضيه متغير فرصت طلبي مديران با توجه به اينکه سطح معناداري آن کمتر از ٥ درصد است که نشان دهنده رابطه معنادار با عملکرد نسبي سود شرکت است و از آنجايي که ضريب اين متغير منفي هست پس رابطه معنادار و معکوسي برقرار است .
پس فرضيه اول تحقيق مبني بر فرصت طلبي مديران بر عملکرد نسبي سود شرکت رابطه معناداري دارد پذيرفته ميشود.
پس فرضيه اول تحقيق مبني بر فرصت طلبي مديران بر عملکرد نسبي سود شرکت رابطه معناداري دارد پذيرفته ميشود.
Moderating effect of firm size on the influence of corporate social responsibility in the economic performance of micro-, small- and mediumsized enterprises.