چکیده:
با توجه به جهانیبودن دین و معنویت و تأثیر آن بر رفتار و سلامت، سازماندهی و نقد تحقیقات تجربی در این حوزه اهمیت ویژه دارد. این مقاله تعاریف «معنویت» و «سلامت معنوی» را با بهرهگیری از شواهد بینش قرآنی، روانشناسی، و عصبشناسی بررسی میکند و نقش فعالیتهای مذهبی در ارتقای سلامت را میکاود. دانشمندان مدارهایی در مغز را شناسایی کردهاند که در درک ما از وجود خدا، احساس امنیت یا کاهش ترس/خشم نقش دارند. اعمال معنوی با فعالکردن قسمت متعالی مغز (نئوکورتکس) قسمتهای مختلفی از مغز را تحت تأثیر قرار میدهد و رفتارهای اجتماعی انسان را ارتقا میبخشد. میدانهای انرژی قلب (انرژی قلبی) به میدان آگاهی وصل است که اطلاعات مربوط به رویدادهای آینده را، قبل از وقوعشان، دریافت و پردازش میکنند، به طوری که قلب پیش از مغز اطلاعات شهودی را دریافت میکند. پژوهشهای علمی در این حوزه نشان میدهد اَعمال معنوی، از جمله زیارتکردن، ذکرگفتن و دعاکردن عملکرد نورونهای مغز را تغییر میدهد و موجب ارتقای سلامت جسمی، ذهنی، اجتماعی و عاطفی فرد میشود.
Given the global nature of religion and spirituality and its impact on behavior and health, the organization and critique of empirical research in this area is of particular importance. This article examines the definitions of "spirituality" and "spiritual health" using evidence from Quranic insights, psychology and neurology, and explores the role of religious activities in promoting health. Scientists have identified circuits in the brain that play a role in our understanding of God, feeling safe, or reducing fear / anger. Spiritual actions affect different parts of the brain by activating the transcendental part of the brain (neocortex) and promote human social behaviors. The energy fields of the heart (cardiac energy) are connected to the field of consciousness, which receives and processes information about future events before they occur, so that the heart receives intuitive information before the brain. Scientific research in this area shows that spiritual practices such as pilgrimage, remembrance of God, and prayer, alter the function of brain neurons and promote physical, mental, social and emotional health.
خلاصه ماشینی:
بـر ايـن اسـاس ، سـلامت معنـوي (spiritual health) تعريف و به ابعاد جسمي، رواني و اجتماعي سلامت اضافه شـد.
به عبارت ديگر، بعد معنوي انسان و سلامت معنوي داراي ارتباط مسـتقيم بـا ابعاد جسمي، رواني و اجتماعي است و اين مسئله بايد به هنگـام ارتقـاي سـلامت لحـاظ شود.
گرچه تعاريف و برداشت هاي مختلف و متنوعي از معنويت وجـود دارد ولـي عنصـر مشترک اين تعاريف را مي توان اين نکته مهم و کاربردي دانست که معنويت ، منحصـر بـه دنياي درون انسان و منزويکننده او از جهان پيرامون نيست ؛ بلکـه ايـن غايـت يـا ارزش برين ، به فرد انرژي فوق العاده براي تکاپو مي دهد (فراانگيزه )، در تحمل سختي هـا بـه وي قدرت مي بخشد و قواي فکري، رواني و تني او را بر تداوم مسير زندگي متمرکز مـي کنـد (حميديه ، ۱۳۹۵: ۵-۲۴).
(Echstein & Kern, 2002: 68-78) مفهوم «سلامت معنوي » همان گونه که درباره مفهوم «معنويت » در بالا اشـاره شـد، پـرداختن بـه مفهـوم «سـلامت معنوي» به عنوان يکي از ابعاد اصلي سلامت بسيار دشوار است ؛ چراکـه تعريـف واحـدي براي آن وجـود نـدارد (جهـانگير تويسـرکاني، ۱۳۹۶: ۱۳-۲۰).
با توجه بـه جهانيبودن دين در زندگي، معنويت و تأثير آن بر رفتار و سلامت ، پژوهش در اين حـوزه بسيار مهم و ارزشمند است .
وظيفه محققان اين است که ديدگاه هاي علمي موجود در اين حيطه را در کشـور بررسي کنند و ابعاد علمي اعمال معنوي، از جمله ذکر و زيارت ، را نشان دهند و آن را بـه صورت نوعي مؤلفه اجتماعي مؤثر بـر سـلامت در بعـد جسـم و روح نمايـان کننـد کـه چگونه مي تواند به ارتقاي سلامت جسمي، روانـي، اجتمـاعي و معنـوي بينجامـد.