چکیده:
در این مقاله ضمن برشماری مهمترین خصوصیات اندیشه تأویلی خواجه و صدرا به مقایسه این دو پرداختهایم و با ذکر چند نمونه تأویلی از آثار خواجه و صدرا به نقاط مشترک و نقاط متمایز این دو نظریه تأویلی اشاره کرده ایم. ساختار کلی نظریه تأویلی خواجه مبتنی بر تأویل کلامی و تأویل باطنی عقلی وبر پایه تمثیل استوار است اما ساختار کلی نظریه تأویلی صدرا مبتنی بر تأویل شهودی و تأویل باطنی عقلی وبر پایه نظریه تأویل- تنزیل میباشد. اندیشههای تأویلی باطنی خواجه در کتابهای روضه التسلیم و آغاز و انجام او متمرکز است اما اندیشه تأویلی صدرا در همه آثار او وجود دارد و اصولاً او از تأویل به مثابه یک روش استفاده کرده است تا جایی که همه تأویلهای او در تفاسیرش مبنامند میباشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و هدف آن بررسی مهم ترین شاخصه های تفکر تأویلی دو فیلسوف تأثیرگذار جهان اسلام است که می تواند آثار معرفتی و اجتماعی مهمی داشته باشد.
Abstract In this article, while considering the most important features of the interpretive thought of Nasir al-Din Tusi and Mullah Sadra Shirazi, the two ideas have been compared. And by mentioning some interpretive examples of the works of those two scientists, the commonalities and differences between these two interpretive theories were pointed out. The general structure of Nasir al-Din Tusi's interpretive theory is based on theological interpretation and esoteric-intellectual interpretation and is based on allegory. However, the general structure of Mulla Sadra's theory is based on intuitive interpretation and esoteric-rational interpretation and is based on interpretation-discount theory. The esoteric interpretive thoughts of Nasir al-Din al-Tusi are concentrated in the books of Rawza al-Taslim and his Aghaz and Anjam. But Mulla Sadra's interpretive thought is present in all his works and basically he has used interpretation as a method. To the extent that all his analyses are based on his interpretations. The research method is descriptive-analytical and its purpose is to study the most important features of the interpretive thinking of two influential philosophers of the Islamic world which can have important epistemological and social effects.
خلاصه ماشینی:
اين کلمات خواجه نصير طوسي، هستيشناسي تأويلي او را روشن ميکند که بر چند رکن استوار است : ١- تفکيک حقيقت و اعتبار ٢- مراتب وجودي مختلف انسان در سه دسته حسي، نفسي و عقلي که مراد از نفس ، ظاهرا خيال باشد و مرتبه برتر، مرتبه نائل شدن به عقل بالفعل است که بهشت حقيقي را رقم ميزند ٣- خداوند را تأويل همه امور دانستن ٤- مراتب وجودي عالم که از حقايق عقلي تا حقايق حسي را شامل ميشود ٥- ظاهر و باطن به عنوان دو مرتبه وجود که يکي ناظر به عالم شهود و ديگري ناظر به عالم غيب است .
با توجه به آثار تأويلي خواجه ، ميتوان ويژگيهاي تأويل او را چنين برشمرد: ١-تأويل کلامي در تعارض عقل و دين ٢-تأويل باطني عقلي با توجه به حقيقت و اعتبار، مراتب وجودي انسان ، مراتب وجودي عالم ، ظاهر و باطن ، تأويل براساس تمثيل ، التفات به نسبت مبدأ و معاد در تأويل ، تأويل داشتن همه آيات ٣-التفات به لوازم عقلي آيات قرآن ٤-التفات به تغيير عناوين يک حقيقت به خاطر اعتبارات مختلف لحاظ شده ٥-تأويل باطني شهودي مختص به معصومان ( عليهم السلام ) که مجراي تأويل و جامع خلق و امر هستند.
اولين مرحله آن است که اراده خود را در حق فاني ميکند که اين مقام رضاست و بر همين اساس ، به تأويل خازن بهشت که رضوان نام دارد ميپردازد (همان : صص ١٠٨٣-١٠٨٠) اين تأويل نيز مشابه تأويل پيش گفته خواجه است اما خواجه از اصل نسبت مبدأ و معاد استفاده کرده و منبع او براي اين اصل آيات قرآن است در حالي که تأويل صدرا براساس فروع مسأله مراتب وجود و تطابق عوالم است که مبناي اولي او استدلالي و مبناي دومش شهودي ميباشد (ملاصدرا، ١٣٨٦، ج ١: صص ١٤٥- .